exsanguination

جمله های نمونه

1. At 14 months, all rate were killed by exsanguination under general anaesthesia and after fasting for 15 hours.
[ترجمه گوگل]در 14 ماهگی، تمامی افراد با بیهوشی عمومی و پس از 15 ساعت ناشتایی کشته شدند
[ترجمه ترگمان]در ۱۴ ماه گذشته، همه این نرخ توسط exsanguination تحت anaesthesia عمومی و پس از روزه گرفتن به مدت ۱۵ ساعت کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All operations were done under regional anaesthesia with exsanguination of the limb.
[ترجمه گوگل]تمامی عمل ها تحت بیهوشی منطقه ای با تخلیه اندام انجام شد
[ترجمه ترگمان]همه عملیات تحت کنترل منطقه ای با exsanguination عضو انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Death is mainly because of exsanguination or liver failure.
[ترجمه گوگل]مرگ عمدتاً به دلیل تهوع یا نارسایی کبد است
[ترجمه ترگمان]مرگ عمدتا به خاطر نارسایی کبد یا کبد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Exsanguination, as long as my blood wasn't being used for something awful.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که از خون من برای چیز افتضاح استفاده نمی شد، تهوع
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که خون من برای چیز وحشتناکی مورد استفاده قرار نمی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The two primary causes of death are associated head injury and vascular injuries that cause exsanguination or stroke.
[ترجمه گوگل]دو علت اصلی مرگ عبارتند از آسیب سر و صدمات عروقی که باعث بی حالی یا سکته می شوند
[ترجمه ترگمان]دو علت اصلی مرگ، آسیب سر و آسیب های عروقی هستند که باعث التهاب و یا سکته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods High ligation of GSV combined with PFS with the assist of tourniquet and exsanguination was performed in 12patients (15affected limbs).
[ترجمه گوگل]MethodsHigh بستن GSV همراه با PFS با کمک تورنیکه و تخلیه در 12 بیمار (15 اندام مبتلا) انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های ligation بالا of همراه با PFS با کمک of و exsanguination در ۱۲ بیمار (۱۵ عضو آسیب دیده)انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sometimes it can close off the edges of hidden lacerations. Hold off exsanguination.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات می تواند لبه های پارگی های پنهان را ببندد تهوع را متوقف کنید
[ترجمه ترگمان]بعضی وقتا میتونه لبه of قایم کنه یه لحظه صبر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods:The significance of elastic repelling thrombosis method was described according to the principle of exsanguination of extremities surgery based on the treatment experience of 2patients.
[ترجمه گوگل]روش کار: اهمیت روش ترومبوز دافع الاستیک با توجه به اصل عمل جراحی خارج کردن اندام بر اساس تجربه درمان 2 بیمار شرح داده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: اهمیت روش repelling گیری الاستیک با توجه به اصل of عمل extremities براساس تجربه درمان ۲ بیمار شرح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• letting out of blood, bloodletting; bleeding to death

پیشنهاد کاربران

تخلیه خون عضو ( به عنوان مثال قبل از عمل جراحی ارتوپدی )
کنترل خونریزی های شدید
خونریزی شدید منجر به مرگ
تخلیه خون زیاد
خونریزی های شدید
این واژه به معنی ذبح کردن آورده شده ولی معنی دقیق آن تهی نمودن از خون یا تخلیه کردن از خون می باشد.

بپرس