expurgation


حذف موادبدیاهزلیات ازکتابى، تنقیح، تصفیه، پاک شدگى

جمله های نمونه

1. Method: The expurgation rate of carbon particle, the building of hemolysin antibody was determined.
[ترجمه گوگل]روش: میزان دفع ذرات کربن، ساختمان آنتی بادی همولیزین تعیین شد
[ترجمه ترگمان]روش: سرعت expurgation ذره کربن، ساختمان آنتی بادی hemolysin مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The further comb and expurgation of it must be predetermined by making clear a number of basic problems related to the meaning of applied linguistics .
[ترجمه گوگل]با روشن ساختن تعدادی از مسائل اساسی مربوط به معنای زبان شناسی کاربردی، شانه و تخلّف بیشتر آن را باید از پیش تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]شانه بیشتر و expurgation آن باید با ایجاد تعدادی از مسایل اساسی مرتبط با مفهوم زبان شناسی کاربردی از پیش تعیین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Using expurgation method divide combustion noise from mechanical noise, it showed combustion noise is main noise.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش تخلیه، نویز احتراق را از نویز مکانیکی تقسیم کرد، نشان داد که نویز احتراق نویز اصلی است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش expurgation، صدای احتراق ناشی از نویز مکانیکی را تقسیم می کند، که نشان می دهد که صدای احتراق صدای اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In concern of the controversy caused by the expurgation of plane geometry in the new high school math textbook, we spend one year penetrating deeply in this area.
[ترجمه گوگل]با توجه به بحث و جدل ناشی از حذف هندسه صفحه در کتاب جدید ریاضی دبیرستان، یک سال را صرف نفوذ عمیق در این زمینه می کنیم
[ترجمه ترگمان]با توجه به بحث و جدل ناشی از expurgation هندسه هواپیما در کتاب درسی ریاضی دبیرستان جدید، ما یک سال در این زمینه عمیقا نفوذ می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Of course, we are OK because of afraid pesticide expurgation apple skin, not Guo Ping peel also is the good thing that helps body endotoxin eduction!
[ترجمه گوگل]البته، ما خوب هستیم، زیرا پوست سیب از دفع آفت‌کش‌ها می‌ترسد، نه لایه‌برداری Guo Ping نیز چیز خوبی است که به تولید اندوتوکسین بدن کمک می‌کند!
[ترجمه ترگمان]البته، ما به خاطر ترس آلوده کردن پوست سیب expurgation، نه Guo پینگ یک چیز خوب است که به بدن انسان کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So, the windows and interpolated FFT is developed, and the harmonic expurgation according to amplitude is put forward for high order harmonic parameters analysis in this paper.
[ترجمه گوگل]بنابراین، پنجره‌ها و FFT درون‌یابی توسعه‌یافته‌اند و خروج هارمونیک با توجه به دامنه برای تحلیل پارامترهای هارمونیک مرتبه بالا در این مقاله ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، پنجره ها و interpolated توسعه داده می شوند و expurgation هارمونیک با توجه به دامنه در تحلیل پارامترهای هارمونیک بالا در این مقاله ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Optimal workload assignment among machining tools in a FMS and the method of maximum expurgation are studied.
[ترجمه گوگل]تخصیص حجم کار بهینه در میان ابزارهای ماشینکاری در یک FMS و روش حداکثر تخلیه مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]؟ تخصیص کاری بهینه در میان ابزارهای ماشینکاری در یک سرویس مهاجرت فدرال و روش حداکثر expurgation مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cleansing or purification

پیشنهاد کاربران

بپرس