expurgate

/ˈekspərɡeɪt//ˈekspəɡeɪt/

معنی: تطهیر کردن، حذف کردن، تصفیهء اخلاقی کردن
معانی دیگر: (مطالب زننده یا نامناسب را از متن زدن) هرزه زدایی کردن، تنقیح کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: expurgates, expurgating, expurgated
مشتقات: expurgatorial (adj.), expurgatory (adj.), expurgation (n.), expurgator (n.)
• : تعریف: to purge (a book or the like) of material considered to be offensive or erroneous prior to publication.
مترادف: bowdlerize, purge
مشابه: censor, cleanse, purify, refine, sanitize

- Earlier publications of the book were expurgated to eliminate sexual references.
[ترجمه گوگل] انتشارات قبلی این کتاب برای حذف ارجاعات جنسی حذف شد
[ترجمه ترگمان] نوشته های اولیه این کتاب را می زدند تا مراجع جنسی را از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The book was expurgated to make it suitable for children.
[ترجمه گوگل]این کتاب برای اینکه برای کودکان مناسب باشد حذف شد
[ترجمه ترگمان]کتاب را می زدند تا برای بچه ها مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He heavily expurgated the work in its second edition.
[ترجمه گوگل]او این اثر را در چاپ دوم آن به شدت پاک کرد
[ترجمه ترگمان]نسخه دوم را در چاپ دوم خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Only an expurgated version of the novel has been published so far.
[ترجمه گوگل]تاکنون تنها نسخه‌ای از این رمان منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]تنها قسمت منتخب این رمان تاکنون منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She gave an expurgated account of what had happened.
[ترجمه گوگل]او یک گزارش تسخیر شده از آنچه اتفاق افتاده بود ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]به خاطر اتفاقی که افتاده بود شرح داد که چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The writer expurgated some parts from his novel when he read the third times.
[ترجمه گوگل]نویسنده با خواندن بار سوم، بخش هایی از رمان خود را حذف کرد
[ترجمه ترگمان]نویسنده وقتی سومین بار کتاب را می خواند، قسمت هایی از رمان را expurgated
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most children read an expurgated version of Grimms'fairy tales.
[ترجمه گوگل]اکثر کودکان نسخه‌ای از افسانه‌های گریمز را می‌خوانند
[ترجمه ترگمان]بیشتر بچه ها یه نسخه از داستان های پریان \"گریم\" ها رو میخونن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She gave an expurgated account of the ghastly happenings in Keele, and then was silent while he waited for her instructions.
[ترجمه گوگل]او گزارشی مبهم از اتفاقات وحشتناک کیل ارائه داد و سپس در حالی که او منتظر دستورات او بود سکوت کرد
[ترجمه ترگمان]شرح وقایع ناگوار را در Keele شرح داد و در همان حال که منتظر دستورالعمل های او بود خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is capabled of bring out an expurgate edit 0 ion of wordsworth.
[ترجمه گوگل]او قادر است ویرایش 0 یونی از wordworth را ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]او is است که یک expurgate ۰ یونی of را بیرون می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To expurgate ( a book, for example ) prudishly.
[ترجمه گوگل]پاک کردن (مثلاً یک کتاب) محتاطانه
[ترجمه ترگمان]برای مثال To (یک کتاب، به عنوان مثال)prudishly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ultimate objective of this article is to expurgate the research development of Chin's Academia from Malaysian Chinese Literature in the near years.
[ترجمه گوگل]هدف نهایی این مقاله حذف توسعه تحقیقاتی دانشگاه چین از ادبیات چینی مالزی در سال های نزدیک است
[ترجمه ترگمان]هدف نهایی این مقاله بررسی توسعه تحقیقات آکادمی چین از ادبیات چین در سال های نزدیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I think I like shakespeare's expurgate poem best, and I often wish that He has confined himself entirely to that kind.
[ترجمه گوگل]من فکر می‌کنم شعر تخلیۀ شکسپیر را بیشتر دوست دارم، و اغلب آرزو می‌کنم که او کاملاً خود را به این نوع محدود کند
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم بهترین شعر shakespeare را بیشتر دوست دارم، و اغلب آرزو می کنم که او خودش را به این نوع محدود کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The moral offen - sive remarks in the book had to be expurgated before it could be printed.
[ترجمه گوگل]اظهارات توهین آمیز اخلاقی در کتاب قبل از چاپ باید پاک می شد
[ترجمه ترگمان]تذکرات تند و حریصانه ای که در کتاب خوانده می شد باید قبل از چاپ آن را می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was first published in 19in a highly expurgated version.
[ترجمه گوگل]این اولین بار در سال 19 در یک نسخه بسیار پاک منتشر شد
[ترجمه ترگمان]این کتاب اولین بار در سال ۱۹ منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Afterwards she went back to Emma and gave her an expurgated version.
[ترجمه گوگل]پس از آن، او نزد اما رفت و نسخه‌ای را به او داد
[ترجمه ترگمان]بعد دوباره به طرف اما برگشت و نسخه expurgated را به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تطهیر کردن (فعل)
cleanse, purge, scour, exorcise, exorcize, expurgate, lustrate, sanctify

حذف کردن (فعل)
eliminate, pretermit, expurgate, dele, delete, omit, elide, retrench

تصفیهء اخلاقی کردن (فعل)
expurgate

انگلیسی به انگلیسی

• purify; censor, remove that which is offensive
to expurgate a piece of writing means to remove parts of it before it is published in order to avoid offending or shocking people; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To remove offensive or unsuitable material; censor ✂️
🔍 مترادف: Edit
✅ مثال: The publisher decided to expurgate the controversial sections of the book
سانسور کردن محتوای یک کتاب، فیلم و. . . که اصولا شامل موضوعاتی میشه که در فرهنگ ها تابو محسوب میشن. مثل رابطه ی جنسی، مواد مخدر، الکل، خشونت و . . . .
کاری ک عموووو سانسورچی میکنه !!!!

بپرس