expunction


معنی: حک، تراشیدگی، پاک سازی، محو سازی
معانی دیگر: حذف، قلم خوردگی، زدایش، پاک شدگی

مترادف ها

حک (اسم)
erasure, expunction

تراشیدگی (اسم)
erasure, expunction

پاک سازی (اسم)
purgation, expunction, purging

محو سازی (اسم)
expunction, fading

پیشنهاد کاربران

بپرس