1. Leftists, right-wingers, and Dadaists all attacked spiritual expressionism in 191 focusing much of their anger on the Bauhaus.
[ترجمه گوگل]چپها، راستگراها و دادائیستها همگی در سال 191 به اکسپرسیونیسم معنوی حمله کردند و بیشتر خشم خود را بر باهاوس متمرکز کردند
[ترجمه ترگمان]افراد جناح راست، جناح راست و Dadaists همگی به expressionism روحانی در ۱۹۱ دور از خشم خود بر the حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Abstract expressionism is commonly identified as the pinnacle of modernism.
[ترجمه گوگل]اکسپرسیونیسم انتزاعی معمولاً به عنوان اوج مدرنیسم شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]اکسپرسیونیسم انتزاعی معمولا به عنوان نقطه اوج مدرنیسم شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The cult of abstract expressionism ricocheted around the world.
[ترجمه گوگل]فرقه اکسپرسیونیسم انتزاعی در سرتاسر جهان گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]اکسپرسیونیسم انتزاعی در سرتاسر دنیا ricocheted کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The dominance of abstract expressionism has been buttressed by an impressive degree of partisanship and an illusion of consensus.
[ترجمه گوگل]تسلط اکسپرسیونیسم انتزاعی با درجه قابل توجهی از جانبداری و توهم اجماع تقویت شده است
[ترجمه ترگمان]نفوذ اکسپرسیونیسم انتزاعی توسط یک درجه شدت of و یک توهم اجماع، مورد حمایت قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Chaim Soutine s Expressionism can partly be explained by his determination to react against it.
[ترجمه گوگل]اکسپرسیونیسم Chaim Soutine را می توان تا حدی با عزم او برای واکنش در برابر آن توضیح داد
[ترجمه ترگمان]تجلی گرایی Chaim Soutine می تواند تا حدودی با اراده خود برای واکنش به آن توضیح داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Expressionism was at one time considered a degenerate form of art.
[ترجمه گوگل]اکسپرسیونیسم زمانی نوعی هنر منحط به حساب می آمد
[ترجمه ترگمان]تجلی گرایی در یک زمان به صورت شکلی منحط از هنر تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Expressionism is art that shows emotions and ideas through non - representational - forms non - representational forms.
[ترجمه گوگل]اکسپرسیونیسم هنری است که عواطف و ایده ها را از طریق فرم های غیر بازنمودی به نمایش می گذارد
[ترجمه ترگمان]تجلی گرایی هنری است که احساسات و ایده های خود را از طریق اشکال non و non نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Alberto Giacometti is a painting master of Figurative Expressionism in contemporary France. His words "Painting is just a way of seeing" is representative.
[ترجمه گوگل]آلبرتو جاکومتی استاد نقاشی اکسپرسیونیسم فیگوراتیو در فرانسه معاصر است سخن او "نقاشی فقط یک راه دیدن است" نماینده است
[ترجمه ترگمان]آلبرتو Giacometti (آلبرتو Giacometti)استاد نقاشی تجلی گرایی Figurative در فرانسه معاصر است سخنان او \"نقاشی تنها شیوه دیدن\" نماینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The new - vernacular literature expressionism is the key point of paper.
[ترجمه گوگل]اکسپرسیونیسم ادبیات بومی جدید نکته کلیدی مقاله است
[ترجمه ترگمان]The ادبیات زبان بومی، نقطه کلیدی این مقاله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The author also analyses the similarities of expressionism and symbolism from the two works.
[ترجمه گوگل]نویسنده همچنین شباهت های اکسپرسیونیسم و نمادگرایی را از این دو اثر تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]نویسنده همچنین شباهت های اکسپرسیونیسم و نمادگرایی دو اثر را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. However, Rauschenberg's act is important in establishing the necessity of acknowledging the importance of usurping the claims of abstract expressionism.
[ترجمه گوگل]با این حال، عمل راوشنبرگ در تثبیت ضرورت تصدیق اهمیت غصب ادعاهای اکسپرسیونیسم انتزاعی مهم است
[ترجمه ترگمان]با این حال، اقدام Rauschenberg در ایجاد ضرورت تصدیق اهمیت غاصب بودن ادعای اکسپرسیونیسم انتزاعی اهمیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The titles of these essays indicate that the terms in which historians were writing about abstract expressionism had refocused art history.
[ترجمه گوگل]عناوین این مقالات نشان می دهد که اصطلاحاتی که مورخان در مورد اکسپرسیونیسم انتزاعی می نوشتند، تاریخ هنر را دوباره متمرکز کرده بود
[ترجمه ترگمان]عناوین این مقالات حاکی از آن بود که terms که در آن مورخان در مورد اکسپرسیونیسم انتزاعی به نگارش درآمده بودند تاریخ هنر را تنظیم کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In the context of post-war uncertainty it is relatively easy to relate existentialism to abstract expressionism.
[ترجمه گوگل]در زمینه عدم قطعیت پس از جنگ، ارتباط اگزیستانسیالیسم با اکسپرسیونیسم انتزاعی نسبتاً آسان است
[ترجمه ترگمان]در زمینه عدم قطعیت پس از جنگ، مرتبط بودن اگزیستانسیالیسم به اکسپرسیونیسم انتزاعی نسبتا آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Impressionism begat post-impressionism, which begat cubism, which sired futurism, expressionism and all manner of errant abstractions.
[ترجمه گوگل]امپرسیونیسم، پست امپرسیونیسم را آغاز کرد، که کوبیسم را به وجود آورد، آیندهگرایی، اکسپرسیونیسم و انواع انتزاعات نادرست را به وجود آورد
[ترجمه ترگمان]Impressionism، post و impressionism وجود دارد که cubism را به وجود می آورد که sired، expressionism و همه نوع of را به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید