exports


بازرگانى : کالاهاى صادراتى

جمله های نمونه

1. exports had piled up on the wharf
کالاهای صادراتی در بارانداز انباشته شده بود.

2. invisible exports such as tourism and banking
صادرات ناآشکار مانند جهانگردی و بانکداری

3. iran exports carpets to germany
ایران به آلمان فرش صادر (برفرست) می کند.

4. our exports are growing by leaps and bounds
صادرات ما به سرعت در حال رشد است.

5. the country's main exports
صادرات عمده ی کشور

6. the gap between exports and imports
تفاوت (یا عدم توازن) بین صادرات و واردات

7. the proportion of exports to imports
نسبت صادرات به واردات

8. the volume of exports
حجم صادرات

9. our economy's dependance on exports
وابستگی اقتصاد ما به صادرات

10. a noticeable boost in the exports
ترقی چشمگیر در صادرات

11. in order to expand our exports
به منظور توسعه ی صادرات ما

12. the expansion of the country's exports
توسعه ی صادرات کشور

13. the imbalance between imports and exports
عدم توازن بین صادرات و واردات

14. this strike has paralyzed our exports
این اعتصاب صادرات ما را خوابانده است.

15. this town subsists mainly on exports
وجود این شهر بستگی زیاد به صادرات دارد.

16. we should decrease our imports and increase our exports
ما باید واردات خود را کاهش بدهیم و بر صادرات بیافزاییم.

17. carpets account for a major part of our non-oil exports
فرش بخش عمده ی صادرات غیر نفتی ما را تشکیل می دهد.

تخصصی

[ریاضیات] صادرات

پیشنهاد کاربران

کلمه ی exports از اون جهت در زبان فارسی به صادرات ترجمه و برگردان شده است که مفهوم دروازه یا درگاه خروج با نگارش exit Porte در این کلمه وجود دارد. و تفاوتش با outlets در این است که outlets به مفهوم بیرون
...
[مشاهده متن کامل]
زدن چیزی از درون چیزی از یک فضای بسته معنی می دهد. ولی exports در یک جایگاه فضای باز جهت عبور و خروج از یک دروازه و درگاه معنی می دهد.

بپرس