exporter


معنی: صادر کننده
معانی دیگر: صادرکننده

جمله های نمونه

1. The country is a net exporter of food.
[ترجمه گوگل]این کشور صادرکننده خالص مواد غذایی است
[ترجمه ترگمان]این کشور صادرکننده خالص مواد غذایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The country is now a net exporter of fuel .
[ترجمه maziyar] در حال حاضر عمده صادرات کشور سوخت هست
|
[ترجمه گوگل]این کشور اکنون یک صادرکننده خالص سوخت است
[ترجمه ترگمان]این کشور اکنون یک صادرکننده بزرگ سوخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We will be a net exporter of motor cars in just a few years' time.
[ترجمه گوگل]ما تا چند سال دیگر صادرکننده خالص خودروهای موتوری خواهیم بود
[ترجمه ترگمان]ما در عرض چند سال یک صادرکننده خالص اتومبیل های موتوری خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. France is the world's second-biggest exporter of agricultural products.
[ترجمه گوگل]فرانسه دومین صادرکننده بزرگ محصولات کشاورزی در جهان است
[ترجمه ترگمان]فرانسه دومین صادرکننده بزرگ محصولات کشاورزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Japan is a major exporter of cars.
[ترجمه گوگل]ژاپن صادرکننده بزرگ خودرو است
[ترجمه ترگمان]ژاپن یک صادرکننده بزرگ خودرو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Switzerland is a big exporter of watches.
[ترجمه گوگل]سوئیس صادرکننده بزرگ ساعت است
[ترجمه ترگمان]سوییس یک صادرکننده بزرگ ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Japan is a leading exporter of textiles.
[ترجمه گوگل]ژاپن بزرگترین صادرکننده منسوجات است
[ترجمه ترگمان]ژاپن صادرکننده عمده منسوجات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Vietnam has emerged as the world's third-biggest rice exporter.
[ترجمه گوگل]ویتنام به عنوان سومین صادرکننده بزرگ برنج در جهان ظاهر شده است
[ترجمه ترگمان]ویتنام به عنوان سومین صادرکننده بزرگ برنج در جهان ظاهر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Argentina is a big exporter of beef products.
[ترجمه گوگل]آرژانتین صادرکننده بزرگ محصولات گوشت گاو است
[ترجمه ترگمان]آرژانتین صادرکننده بزرگ محصولات گوشتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is a successful exporter of diamonds.
[ترجمه گوگل]او صادرکننده موفق الماس است
[ترجمه ترگمان]یک جفت الماس موفق و موفق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is the world's leading exporter of false teeth.
[ترجمه گوگل]این کشور بزرگترین صادرکننده دندان مصنوعی در جهان است
[ترجمه ترگمان]این بزرگ ترین صادرکننده دندان مصنوعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A forward contract thus insures the exporter against foreign exchange risk.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک قرارداد آتی صادرکننده را در برابر ریسک ارز خارجی بیمه می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک قرارداد پیش رو به صادر کننده در برابر خطر تبادل ارز خارجی اطمینان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In effect the exporter assumes the role of a buyer and has to market the counter-purchased goods.
[ترجمه گوگل]در واقع صادرکننده نقش خریدار را بر عهده می‌گیرد و باید کالاهای متقابل خریداری شده را به بازار عرضه کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه صادر کننده، نقش خریدار را فرض می کند و باید کالاهای خریداری شده را بازاریابی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Britain's leading exporter of manufactured goods.
[ترجمه گوگل]بزرگترین صادرکننده کالاهای تولیدی بریتانیا
[ترجمه ترگمان]صادر کننده پیشرو بریتانیا از کالاهای ساخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صادر کننده (اسم)
exporter

انگلیسی به انگلیسی

• one who exports, one who sends products to another country to be sold
an exporter is a country, firm, or person that sells and sends goods to another country.

پیشنهاد کاربران

Carbon exporter چی میشه؟
قطعا صادر کننده ی کربن نمیشه
انتشار دهنده
پخش کننده
گسترش دهنده🤔
exporter در بیولوژی:
حمل کننده، ناقل
ferroportin exporter: ناقل فروپورتین

بپرس