• (1)تعریف: in mathematics, of or concerning an exponent, or having a variable in one or more exponents.
• (2)تعریف: very rapid in increase.
- an exponential rise in cancer cases
[ترجمه گوگل] افزایش تصاعدی موارد سرطان [ترجمه ترگمان] افزایش نمایی در موارد سرطان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. exponential function
تابع نمایی
2. in the last few decades, the growth of science has been exponential
در چند دهه ی اخیر گسترش علوم تصاعدی بوده است.
3. The policy tried to check the exponential growth of public expenditure.
[ترجمه گوگل]این سیاست تلاش کرد تا رشد تصاعدی مخارج عمومی را بررسی کند [ترجمه ترگمان]این سیاست می کوشد تا رشد نمایی هزینه های عمومی را بررسی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We are looking for exponential growth in our investment.
[ترجمه گوگل]ما به دنبال رشد تصاعدی در سرمایه گذاری خود هستیم [ترجمه ترگمان]ما به دنبال رشد نمایی در سرمایه گذاری خود هستیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. 64 is an exponential expression.
[ترجمه گوگل]64 یک عبارت نمایی است [ترجمه ترگمان]۶۴ یک عبارت نمایی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There has been an exponential increase in the world population this century.
[ترجمه آرمان] جمعیت جهان در این قرن، رشد تصاعدی داشته است
|
[ترجمه گوگل]در این قرن جمعیت جهان افزایش چشمگیری داشته است [ترجمه ترگمان]در این قرن جمعیت جهان رشد نمایی داشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This would produce exponential curves, which do not fit the data, particularly in the first 3 months after radiotherapy.
[ترجمه گوگل]این منحنی های نمایی ایجاد می کند که با داده ها مطابقت ندارد، به ویژه در 3 ماه اول پس از پرتودرمانی [ترجمه ترگمان]این امر منحنی های نمایی تولید می کند که داده ها را به ویژه در سه ماه اول بعد از radiotherapy مناسب نمی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Text messaging has experienced exponential growth in the past year.
[ترجمه گوگل]پیامهای متنی در سال گذشته رشد چشمگیری داشته است [ترجمه ترگمان]پیام متنی رشد نمایی را در سال گذشته تجربه کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Claude has suggested that there is an exponential relationship between the number of tight junctional strands and transepithelial resistance.
[ترجمه گوگل]کلود پیشنهاد کرده است که یک رابطه نمایی بین تعداد رشته های پیوندی محکم و مقاومت ترانس اپیتلیال وجود دارد [ترجمه ترگمان]کلود می گوید که بین تعداد رشته های باریک junctional و مقاومت transepithelial رابطه نمایی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Compared with the exponential distribution, the unified velocity distribution of pipe flow is very reliable.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با توزیع نمایی، توزیع سرعت یکپارچه جریان لوله بسیار قابل اعتماد است [ترجمه ترگمان]در مقایسه با توزیع نمایی، توزیع سرعت یکنواخت جریان لوله بسیار قابل اعتماد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Based on the analysis of HGMD, an exponential decay of the size distributions of the small insertions and deletions is revealed in association with the number of nucleotides inserted or deleted.
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل HGMD، یک فروپاشی نمایی از توزیع اندازه درجها و حذفهای کوچک در ارتباط با تعداد نوکلئوتیدهای وارد شده یا حذف شده آشکار میشود [ترجمه ترگمان]براساس آنالیز of، تجزیه نمایی توزیع اندازه از insertions و deletions کوچک در ارتباط با تعداد of وارد شده و یا حذف آشکار می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In this paper, the persistence and exponential decay characteristics of wavelet coefficient are analyzed, a model parameter initialization method is proposed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ویژگیهای تداوم و فروپاشی نمایی ضریب موجک مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند، یک روش اولیهسازی پارامتر مدل پیشنهاد میشود [ترجمه ترگمان]در این مقاله، تداوم و ضریب پوسیدگی نمایی ضریب موجک بررسی می شوند، که یک روش راه اندازی پارامتر مدل پیشنهاد شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The theoretical models for slug test include exponential decay model, underdamped model and nonlinear model.
[ترجمه گوگل]مدلهای نظری برای آزمون اسلاگ شامل مدل فروپاشی نمایی، مدل میرایی کم و مدل غیرخطی است [ترجمه ترگمان]مدل های نظری برای آزمایش حلزون شامل مدل پوسیدگی نمایی، مدل underdamped و مدل غیر خطی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Regression analysis, grey-system and exponential smoothing method are in common use as forecasting methods of maritime accidents nowadays.
[ترجمه گوگل]تحلیل رگرسیون، سیستم خاکستری و روش هموارسازی نمایی امروزه به عنوان روشهای پیشبینی سوانح دریایی رایج هستند [ترجمه ترگمان]تحلیل رگرسیون، روش smoothing خاکستری و نمایی به عنوان روش های پیش بینی حوادث دریایی امروزه مورد استفاده قرار می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• pertaining to an exponent (algebra) exponential means growing or increasing very rapidly; a formal word.
پیشنهاد کاربران
تصاعدی، نمایی As technology advanced at an ( ( ecponential ) ) pace, so too did prosperity. . . and ultimately conflict. Before long, the entire world was embroiled In the end, nearly all life on earth was wiped out ... [مشاهده متن کامل]
زمانی که تکنولوژی با سرعت تصاعدی پیشرفت کرد وهمینطور شکوفایی ( آبادانی و رونق ) . . . و در نهایت نزاع وجنگ در گرفت. دیری نپایید که کل دنیا درگیر شد. در نهایت، تقریبا کل هستی روی زمین محو شد.
تصاعدی - رشد کننده به طور سریع ( از نظر عدد ) . . . supermarkets today sell too many imported products compared to the number of locally produced ones. In my opinion, this is a result of changes in consumer tastes and it is a negative overall ... [مشاهده متن کامل]
The main cause behind this phenomenon is an exponential shift among consumers
Exponential دو تا معنی داره: ۱. بسیار سریع - به طور افزاینده ای سریع و فوری و برق آسا ( تصاعدی ) ۲. توانی / نمایی / توان دار مثال ها : 1. exponential function : تابع نمایی 2. Iran, Turkey and Saudi Arabia are leading countries in the Middle Eastern region in the field of health literacy based on research productivity during 2005 - 2014. Growth of scientific output on health literacy has been exponential in Iran and Saudi Arabia : ایران، ترکیه و عربستان سعودی کشورهای پیشرو در منطقه خاورمیانه در زمینه سواد سلامت بر اساس بهره وری پژوهشی طی سال های 2005 - 2014 هستند. رشد بازده علمی در زمینه سواد سلامت در ایران و عربستان سعودی به صورت تصاعدی بوده است: ... [مشاهده متن کامل]