exploiter

/ɪkˈsplɔɪtər//ɪkˈsplɔɪtə/

بهره بردار، استخراج کننده، سوء استفاده کننده

جمله های نمونه

1. Fertilizers are short-term exploiters, a reflection of man's mind, his greed for financial profit.
[ترجمه گوگل]کودها بهره برداران کوتاه مدت هستند، بازتابی از ذهن انسان، طمع او برای سود مالی
[ترجمه ترگمان]کودها عبارت است از استثمار کنندگان کوتاه مدت، بازتابی از ذهن انسان، حرص و طمع او برای سود مالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Violence is not the monopoly of the exploiters and as such the exploited can use it too and, moreover, ought to use it when the moment arrives. Che Guevara
[ترجمه گوگل]خشونت در انحصار استثمارگران نیست و به همین ترتیب استثمار شوندگان نیز می توانند از آن استفاده کنند و علاوه بر این، باید در زمان فرا رسیدن آن لحظه از آن استفاده کنند چه گوارا
[ترجمه ترگمان]خشونت، انحصار استثمارگران نیست و به همین دلیل سو استفاده از آن نیز می تواند از آن استفاده کند و علاوه بر آن، باید از آن استفاده کند چه گوارا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Instead, it is a relationship of exploiter and exploited, oppressor and oppressed.
[ترجمه گوگل]در عوض، رابطه استثمارگر و استثمار شونده، ظالم و ستمدیده است
[ترجمه ترگمان]در عوض، آن یک رابطه بین exploiter و استثمار شده، ظالم و ستمدیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Regarding this he proposed that the exploiter must have the worldwide basis vision.
[ترجمه گوگل]با توجه به این موضوع، او پیشنهاد کرد که استثمارگر باید دیدگاه جهانی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]با توجه به این موضوع، وی پیشنهاد کرد که exploiter باید دیدگاه پایه جهان را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This class is both a labour and an exploiter time, both a builder and a dependant.
[ترجمه گوگل]این طبقه هم زمان کارگری و هم بهره‌بردار است، هم سازنده و هم وابسته
[ترجمه ترگمان]این کلاس هم یک کار است و هم یک زمان exploiter، هم سازنده و هم وابسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Through survey, exploiter can be fully aware of dissatisfactory places in website's design and amend them.
[ترجمه گوگل]از طریق نظرسنجی، بهره‌بردار می‌تواند از مکان‌های ناخوشایند در طراحی وب‌سایت آگاهی کامل داشته باشد و آنها را اصلاح کند
[ترجمه ترگمان]از طریق بررسی، exploiter می تواند به طور کامل از مکان های dissatisfactory در طراحی وب سایت و اصلاح آن ها آگاه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mao Ze - dong is the exploiter of China's socialist modernization cause.
[ترجمه گوگل]مائو زه دونگ استثمارگر آرمان مدرنیزاسیون سوسیالیستی چین است
[ترجمه ترگمان]Mao Ze - بزرگ ترین عامل مدرن سازی سوسیالیستی چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sukarno went beyond Gandhi to declare war on the foreign exploiters.
[ترجمه گوگل]سوکارنو فراتر از گاندی رفت و علیه استثمارگران خارجی اعلام جنگ کرد
[ترجمه ترگمان]Sukarno فراتر از گاندی رفت تا اعلان جنگ با استثمارگران خارجی را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sometimes they successfully slowed or blocked the path of the conquistadores when these exploiters were out to do their worst.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات زمانی که این استثمارگران می‌خواستند بدترین کار خود را انجام دهند، با موفقیت مسیر فاتحان را کند یا مسدود می‌کردند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات آن ها با موفقیت سرعت خود را کم کرده یا مسیر of را مسدود کرده بودند، زمانی که این استثمارگران به بدترین شکل عمل خود را انجام می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It abandons the attempt to detect a class struggle between exploiters and exploited within advanced capitalism.
[ترجمه گوگل]تلاش برای کشف مبارزه طبقاتی بین استثمارگران و استثمارشدگان در سرمایه داری پیشرفته را کنار می گذارد
[ترجمه ترگمان]این گروه، تلاش برای تشخیص یک کش مکش طبقاتی بین استثمارگران و استثمار در نظام سرمایه داری پیشرفته را رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The first action I was involved in was an attack on a local exploiter.
[ترجمه گوگل]اولین اقدامی که در آن شرکت داشتم حمله به یک استثمارگر محلی بود
[ترجمه ترگمان]اولین کاری که من در آن دخیل بودم، حمله ای به یک exploiter محلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Endeavoring to aggregate four kinds of person: the wisdom, the doer, the amiable and the exploiter.
[ترجمه گوگل]تلاش برای جمع آوری چهار نوع انسان: خردمند، فاعل، دوستدار و استثمارگر
[ترجمه ترگمان]برای جمع کردن چهار نوع فرد: خرد، فاعل، دوستداشتنی و the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Moliere was not only a comprehensive person in classical literature an exploiter in modern literature.
[ترجمه گوگل]مولیر نه تنها فردی جامع در ادبیات کلاسیک بود، بلکه در ادبیات مدرن نیز بهره بردار بود
[ترجمه ترگمان]مولیر تنها شخص جامعی در ادبیات کلاسیک به شمار نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The law itself in this country has been used to serve the foreign exploiter.
[ترجمه گوگل]خود قانون در این کشور برای خدمت به استثمارگر خارجی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]این قانون در این کشور برای خدمت به the خارجی مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who utilizes for profit, one who exploits people or resources
you refer to people as exploiters when they use other people or things in order to make money in an uncaring way.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : exploit
✅️ اسم ( noun ) : exploit / exploitation / exploiter
✅️ صفت ( adjective ) : exploitive ( exploitative )
✅️ قید ( adverb ) : exploitatively
بهره بردار
استثمارگر
سواستفاده کننده

بپرس