1. The sudden increase in sales is easily explicable.
 [ترجمه گوگل]افزایش ناگهانی فروش به راحتی قابل توضیح است 
[ترجمه ترگمان]افزایش ناگهانی در فروش به راحتی قابل پرداخت است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. The delay is partly explicable by the road works.
 [ترجمه گوگل]تأخیر تا حدی با کارهای جاده قابل توضیح است 
[ترجمه ترگمان]این تاخیر تا حدودی ناشی از کاره ای جاده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. His behaviour is explicable in the light of his recent illness.
 [ترجمه گوگل]رفتار او با توجه به بیماری اخیرش قابل توضیح است 
[ترجمه ترگمان]رفتار او در پرتو بیماری اخیرش explicable شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Under the circumstances, what he said was quite explicable .
 [ترجمه گوگل]در این شرایط، آنچه او گفت کاملاً قابل توضیح بود 
[ترجمه ترگمان]تحت این شرایط، چیزی که او گفت کاملا قابل توضیح بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The older I grow, the stranger and less explicable the world appears to me.
 [ترجمه گوگل]هر چه بزرگتر می شوم، جهان برایم غریب تر و کمتر قابل توضیح است 
[ترجمه ترگمان]هرچه بزرگ تر رشد کنم، عجیب تر و کم تر از آن است که دنیا برایم ظاهر می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. His behaviour is only explicable in terms of his recent illness.
 [ترجمه گوگل]رفتار او فقط با توجه به بیماری اخیرش قابل توضیح است 
[ترجمه ترگمان]رفتار او تنها از لحاظ بیماری اخیرش explicable است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The success of the Revolution is explicable in terms of the weakness of the king's government.
 [ترجمه گوگل]موفقیت انقلاب با توجه به ضعف حکومت شاه قابل توضیح است 
[ترجمه ترگمان]موفقیت انقلاب از نظر ضعف دولت پادشاه explicable است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. He made its program explicable and tempting.
 [ترجمه گوگل]او برنامه آن را قابل توضیح و وسوسه انگیز کرد 
[ترجمه ترگمان]او برنامه خود را به سادگی و وسوسه انگیزی ساخته بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Failures in this process, however, are explicable in realist terms as the protection of national sovereignty.
 [ترجمه گوگل]با این حال، ناکامیها در این فرآیند با عبارات واقعگرایانه به عنوان حفاظت از حاکمیت ملی قابل توضیح است 
[ترجمه ترگمان]با این حال، شکست ها در این فرآیند به عنوان حفاظت از حاکمیت ملی در واقع explicable هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. It had been something more profound, less explicable, than disillusionment, mid-life restlessness, the fear of a threatened scandal.
 [ترجمه گوگل]این چیزی عمیق تر، کمتر قابل توضیح بود، از سرخوردگی، بی قراری در اواسط زندگی، ترس از یک رسوایی در خطر 
[ترجمه ترگمان]چیزی مهم تر و کم تر از سرخوردگی، نگرانی در میانه زندگی، ترس از یک رسوایی تهدید شده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Usually floodplains are not veneers of alluvium explicable by lateral channel movements, but considerable thicknesses smoothing over more complex relief.
 [ترجمه گوگل]معمولاً دشتهای سیلابی روکشهای آبرفتی نیستند که با حرکات کانال جانبی قابل توضیح باشند، بلکه ضخامتهای قابلتوجهی بر روی نقش برجستههای پیچیدهتر هموار میشوند 
[ترجمه ترگمان]معمولا floodplains با استفاده از حرکات کانال افقی امکان پذیر نیست، اما ضخامت قابل توجهی نسبت به تسکین پیچیده بیشتری دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. His behaviour is entirely explicable.
13. Variations occur within a population, explicable as genetic mutations or the results of mixing of genetic material.
 [ترجمه گوگل]تغییرات در یک جمعیت رخ می دهد که به عنوان جهش ژنتیکی یا نتایج اختلاط مواد ژنتیکی قابل توضیح است 
[ترجمه ترگمان]تغییرات در یک جمعیت رخ می دهند، explicable به عنوان جهش های ژنتیکی و یا نتایج مخلوط کردن مواد ژنتیکی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Although there are certain features not readily explicable by subsidence, we can not revert wholly to the Glacial Control theory.
 [ترجمه گوگل]اگرچه ویژگیهای خاصی وجود دارد که به راحتی با فرونشست قابل توضیح نیستند، نمیتوانیم به طور کامل به نظریه کنترل یخبندان برگردیم 
[ترجمه ترگمان]اگر چه برخی ویژگی های خاصی وجود دارند که به آسانی با فرونشست وجود ندارد، اما نمی توانیم کاملا به تیوری کنترل یخچالی برگردیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید