expletive


معنی: جایگیر، پر کننده، اشباعی، تکمیل کننده
معانی دیگر: دشنام، ناسزا، فحش، بد و بیراه، حرف زشت، (دستور زبان) جای گیره، کلمه ی زائد (مانند there در: there is nothing left)، expletory اشباعی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an interjection, exclamation, or oath, esp. an obscene one.

(2) تعریف: in grammar, a word or phrase used to fill a syntactic position without having a meaning or referent, such as "it" in "It was raining".

(3) تعریف: any word or phrase used in a sentence or line only for rhythm, metrical balance, or the like.
صفت ( adjective )
مشتقات: expletory (adj.), expletively (adv.)
• : تعریف: added to a sentence or line to fill a position, give metrical balance, or the like.

جمله های نمونه

1. They insisted that all expletives be deleted from the article.
[ترجمه گوگل]آن‌ها اصرار داشتند که تمام موارد تشریحی از مقاله حذف شود
[ترجمه ترگمان]آن ها اصرار داشتند که همه expletives از این مقاله حذف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He uttered several vigorous expletives when he dropped the iron on his foot.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آهن را روی پایش انداخت، چندین لفظ شدید به زبان آورد
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه آهن را روی پای خود انداخت، چند کلمه بر زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. 'Damn' is an expletive.
[ترجمه ایمان حجتی] damn یک حرف زشت است ( ناسزا است )
|
[ترجمه گوگل]"لعنتی" یک حرف بیهوده است
[ترجمه ترگمان]و بر سر آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With an expletive or two, Bianchi and Leahy ran to the corner to see where the leak was.
[ترجمه گوگل]بیانچی و لیهی با یکی دو حرف به گوشه دویدند تا ببینند نشتی کجاست
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که یک نفر یک یا دو تای آن ها را به گوشه ای انداخت تا ببیند سوراخ سوراخ از چه قرار است، به گوشه ای دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But giant tubeworms are 6-foot-long expletives, shouts of brilliance, startling in their vivid simplicity and exposure.
[ترجمه گوگل]اما کرم‌های لوله‌ای غول‌پیکر افراطی‌هایی به طول 6 فوت هستند، فریادهایی از درخشندگی، که در سادگی و نوردهی واضح خود شگفت‌انگیز هستند
[ترجمه ترگمان]اما tubeworms بزرگ، expletives ۶ فوتی هستند که در سادگی و در معرض قرار گرفتن، تکان دهنده و تکان دهنده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The youth obliged, adding a further string of expletives, just for good measure.
[ترجمه گوگل]جوانان مجبور شدند، فقط برای اندازه گیری خوب، یک رشته دیگر از افعال را اضافه کنند
[ترجمه ترگمان]جوان با اضافه کردن جمله های further، فقط به خاطر اندازه های خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Expletives are immediately deleted every time a piece of full-blooded dialogue is typed into its new system.
[ترجمه گوگل]هر بار که یک دیالوگ تمام عیار در سیستم جدید آن تایپ می شود، فوراً موارد افراطی حذف می شوند
[ترجمه ترگمان]expletives هر بار که قطعه ای از یک گفتمان تمام عیار به سیستم جدید خود وارد می شود، فورا حذف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please take your seats and shut the ( expletive ) up.
[ترجمه گوگل]لطفاً در صندلی‌های خود بنشینید و دهان را ببندید
[ترجمه ترگمان]لطفا صندلی خود را بردارید و (به شدت)آن را ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I mean, I just about ( expletive ) in my pants.
[ترجمه گوگل]منظورم این است که من فقط در شلوارم (خارج کننده) هستم
[ترجمه ترگمان]منظورم اینه که، من فقط در مورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Expletive - laced language filled her head.
[ترجمه گوگل]لحن تند و زننده سرش را پر کرده بود
[ترجمه ترگمان]زبان expletive سرش را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you're a basketball purist, that's the [expletive] you want to see.
[ترجمه گوگل]اگر یک متخصص بسکتبال هستید، این همان چیزی است که می خواهید ببینید
[ترجمه ترگمان]اگر تو یک بسکتبالیست حرفه ای هستی، این همان چیزی است که می خواهی ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We're not going to take this ( expletive ) any more.
[ترجمه گوگل]ما بیشتر از این به این (بی‌پرده) نمی‌پردازیم
[ترجمه ترگمان]ما قصد نداریم که این را بیشتر به خاطر آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She dropped the book on her foot and let out a row/string of expletives.
[ترجمه گوگل]او کتاب را روی پایش انداخت و یک ردیف/رشته ادا و اطوار بیرون داد
[ترجمه ترگمان]کتاب را روی پایش انداخت و یک ردیف \/ را بیرون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جایگیر (اسم)
expletive

پر کننده (اسم)
expletive, filler

اشباعی (صفت)
expletive, expletory

تکمیل کننده (صفت)
expletive, expletory

انگلیسی به انگلیسی

• meaningless phrase; curse, swearword
an expletive is a rude word or expression such as `damn!' which you say loudly and suddenly when you are annoyed, excited, or in pain; a formal word.

پیشنهاد کاربران

مبحث
پر کننده
ناسزا
فحش، ناسزا، دشنام
جای گیر ، تکمیل کننده ، پر کننده

بپرس