expiatory


وابسته به تقاص، تقاصی، کفاره ای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: pertaining to the act or means of making reparation.

- The judge ordered the thief to do volunteer work as an expiatory measure.
[ترجمه گوگل] قاضی به عنوان کفاره به سارق دستور داد تا کار داوطلبانه انجام دهد
[ترجمه ترگمان] قاضی به دزد دستور داد که کار داوطلبانه را به عنوان یک تدبیر expiatory انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Expiatory punishment is arbitrary in character because it does not bear any relationship to the offense.
[ترجمه گوگل]مجازات کفاره، خودسرانه است، زیرا هیچ ارتباطی با جرم ندارد
[ترجمه ترگمان]مجازات expiatory در کاراکتر اختیاری است زیرا هیچگونه ارتباطی با جرم را تحمل نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Younger children favor expiatory punishment; older children favor punishment by reciprocity.
[ترجمه گوگل]کودکان کوچکتر طرفدار مجازات کفاره هستند کودکان بزرگتر از مجازات متقابل حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان کم سن و سال با مجازات expiatory موافق هستند؛ بچه های بزرگ تر با معامله به مثل در برابر مجازات اعدام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Expiatory punishment is strong punishment administered to children by parents or other adult authorities for breaking rules.
[ترجمه گوگل]مجازات کفاره مجازات شدیدی است که توسط والدین یا سایر مقامات بزرگسال به دلیل نقض قوانین برای کودکان اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]تنبیه بدنی مجازات سختی است که توسط والدین یا دیگر مقامات بزرگ سال برای شکستن قانون انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He offered expiatory sacrifices on behalf of his children, in case they sinned against God.
[ترجمه گوگل]او برای فرزندانش در صورتی که به خدا گناه می‌کردند، قربانی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او فداکاری خود را از جانب فرزندان خود، در صورتی که در برابر خداوند مرتکب گناه شده بود، تقدیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition, concrete operational children increasingly come to regard punishment by reciprocity as more appropriate than expiatory punishment.
[ترجمه گوگل]بعلاوه، کودکان عملیاتی مشخص به طور فزاینده ای تنبیه متقابل را مناسب تر از مجازات کفاره می دانند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، به طور فزاینده ای، کودکان عملیاتی عینی به طور فزاینده ای به تنبیه با عمل متقابل به عنوان مناسب تر از مجازات کیفری می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In accordance with it, morality and moral education have experienced the change from the expiatory moral education, rational moral education to life-centered moral education.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، اخلاق و تربیت اخلاقی تغییر از تربیت اخلاقی کفاره‌ای، تربیت اخلاقی عقلانی به تربیت اخلاقی زندگی محور را تجربه کرده است
[ترجمه ترگمان]مطابق با آن، آموزش اخلاقی و اخلاقی، تغییر از آموزش اخلاقی expiatory، آموزش اخلاقی منطقی به آموزش اخلاقی در مرکز زندگی را تجربه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There are poems relating to sins and their atonement, errors in performing rituals and their expiatory acts, political and philosophical issues, and a wonderful hymn to Prithvi or Mother Earth.
[ترجمه گوگل]اشعار مربوط به گناهان و کفاره آنها، اشتباه در انجام مناسک و اعمال کفاره آنها، مسائل سیاسی و فلسفی و سرود شگفت انگیزی برای پریتوی یا مادر زمین وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در این کتاب اشعار مربوط به گناهان و کفاره آن ها، اشتباه ات در اجرا و رفتار expiatory، مسائل سیاسی و فلسفی و یک سرود عالی برای Prithvi یا مادر زمین وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• atoning, serving to make amends

پیشنهاد کاربران

بپرس