1. In consequence, the sciences of animal behaviour and experimental psychology were founded by men deeply hostile to anthropomorphic explanations.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، علوم رفتار حیوانات و روانشناسی تجربی توسط مردانی که عمیقاً با تبیینهای انسانسازی مخالف بودند، پایهگذاری شد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، علوم رفتاری حیوانات و روان شناسی تجربی توسط مردانی بنیان گذاشته شد که عمیقا به توضیحات انسان گرایانه مخالف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، علوم رفتاری حیوانات و روان شناسی تجربی توسط مردانی بنیان گذاشته شد که عمیقا به توضیحات انسان گرایانه مخالف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The board approved doctorate degrees in communications and experimental psychology at North Dakota State University.
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره مدرک دکترای ارتباطات و روانشناسی تجربی در دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی را تایید کرد
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره دارای مدرک دکترای ارتباطات و روانشناسی تجربی در دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره دارای مدرک دکترای ارتباطات و روانشناسی تجربی در دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Professor Gregory is distinguished for his studies in experimental psychology, most notably in visual perception and the nature of visual illusions.
[ترجمه گوگل]پروفسور گرگوری به دلیل مطالعاتش در روانشناسی تجربی، به ویژه در ادراک بصری و ماهیت توهمات بصری، متمایز است
[ترجمه ترگمان]پروفسور گرگوری برای مطالعات خود در روان شناسی تجربی، به خصوص در ادراک بصری و طبیعت توهمات بصری متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پروفسور گرگوری برای مطالعات خود در روان شناسی تجربی، به خصوص در ادراک بصری و طبیعت توهمات بصری متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There are the facilities here, in the experimental psychology faculty.
[ترجمه گوگل]امکانات اینجاست، در دانشکده روانشناسی تجربی
[ترجمه ترگمان]امکانات اینجا در دانشکده روانشناسی تجربی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امکانات اینجا در دانشکده روانشناسی تجربی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This departure from the rigid procedures of experimental psychology sets up a radical challenge to the conventional discipline.
[ترجمه گوگل]این انحراف از رویه های سفت و سخت روانشناسی تجربی چالشی اساسی را برای رشته مرسوم ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این حرکت از روش های سخت و سخت روان شناسی تجربی، یک چالش اساسی را برای نظم عرفی به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حرکت از روش های سخت و سخت روان شناسی تجربی، یک چالش اساسی را برای نظم عرفی به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Department of Experimental Psychology aims for excellence in teaching and research.
[ترجمه گوگل]هدف دپارتمان روانشناسی تجربی تعالی در تدریس و تحقیق است
[ترجمه ترگمان]گروه روان شناسی تجربی به دنبال برتری در آموزش و پژوهش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گروه روان شناسی تجربی به دنبال برتری در آموزش و پژوهش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. David Barrie Experimental Psychology and Philosophy at Oxford before joining the British Diplomatic Service in 197
[ترجمه گوگل]دیوید باری روانشناسی تجربی و فلسفه در آکسفورد قبل از پیوستن به سرویس دیپلماتیک بریتانیا در سال 197
[ترجمه ترگمان]دیوید بری، روانشناسی و فلسفه تجربی در آکسفورد، پیش از پیوستن به سرویس دیپلماتیک بریتانیا در ۱۹۷ سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیوید بری، روانشناسی و فلسفه تجربی در آکسفورد، پیش از پیوستن به سرویس دیپلماتیک بریتانیا در ۱۹۷ سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I had ignited my passion for experimental psychology.
[ترجمه گوگل]شور و شوقم را برای روانشناسی تجربی شعله ور کرده بودم
[ترجمه ترگمان]من علاقه خودم رو برای روانشناسی تجربی گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من علاقه خودم رو برای روانشناسی تجربی گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Courses include experimental psychology, statistics and data analysis, psychopharmacology, general biology, and animal physiology.
[ترجمه گوگل]دروس شامل روانشناسی تجربی، آمار و تجزیه و تحلیل داده ها، روان دارویی، زیست شناسی عمومی و فیزیولوژی حیوانات است
[ترجمه ترگمان]این دوره ها عبارتند از: روان شناسی تجربی، آمار و تحلیل داده ها، psychopharmacology، زیست شناسی عمومی و فیزیولوژی حیوانات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دوره ها عبارتند از: روان شناسی تجربی، آمار و تحلیل داده ها، psychopharmacology، زیست شناسی عمومی و فیزیولوژی حیوانات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The first-year course provides students with an introduction to the main areas of contemporary experimental psychology.
[ترجمه گوگل]دوره سال اول مقدمه ای با زمینه های اصلی روانشناسی تجربی معاصر را برای دانش آموزان فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]دوره اول سال، دانشجویان را با معرفی به حوزه های اصلی روان شناسی تجربی معاصر آشنا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوره اول سال، دانشجویان را با معرفی به حوزه های اصلی روان شناسی تجربی معاصر آشنا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Rivers played a fundamental role in the establishment of both experimental psychology and social anthropology as academic disciplines in Great Britain.
[ترجمه گوگل]رودخانه ها نقش اساسی در استقرار روانشناسی تجربی و انسان شناسی اجتماعی به عنوان رشته های دانشگاهی در بریتانیای کبیر ایفا کردند
[ترجمه ترگمان]رودخانه ها در تاسیس هر دو روان شناسی تجربی و انسان شناسی اجتماعی به عنوان رشته های دانشگاهی در بریتانیای کبیر نقش اساسی ایفا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رودخانه ها در تاسیس هر دو روان شناسی تجربی و انسان شناسی اجتماعی به عنوان رشته های دانشگاهی در بریتانیای کبیر نقش اساسی ایفا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He is lecturer of Ergonomics of the department of Experimental Psychology and Behavioural Physiology.
[ترجمه گوگل]او مدرس ارگونومی گروه روانشناسی تجربی و فیزیولوژی رفتاری است
[ترجمه ترگمان]او مدرس دانشگاه روان شناسی تجربی و فیزیولوژی رفتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مدرس دانشگاه روان شناسی تجربی و فیزیولوژی رفتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. German physiologist and psychologist who studied sensory response and is considered a founder of experimental psychology.
[ترجمه گوگل]فیزیولوژیست و روانشناس آلمانی که پاسخ حسی را مطالعه کرده و از بنیانگذاران روانشناسی تجربی به شمار می رود
[ترجمه ترگمان]روان شناس و روان شناس آلمانی که واکنش حسی را مطالعه کرده و به عنوان یکی از بنیانگذاران روان شناسی تجربی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روان شناس و روان شناس آلمانی که واکنش حسی را مطالعه کرده و به عنوان یکی از بنیانگذاران روان شناسی تجربی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Immediately, I knew I wanted to pursue the field of experimental psychology.
[ترجمه گوگل]بلافاصله فهمیدم که می خواهم رشته روانشناسی تجربی را دنبال کنم
[ترجمه ترگمان]بلافاصله، می دانستم که می خواهم رشته روان شناسی تجربی را دنبال کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بلافاصله، می دانستم که می خواهم رشته روان شناسی تجربی را دنبال کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید