expense account


معنی: حساب هزینه، صورت هزینه، حساب خرج
معانی دیگر: صورت مخارج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a record of an employee's expenditures that will be paid or paid back by the employer, or a specified amount of such allowable expenditures.

جمله های نمونه

1. I have an expense account and spend about £000 a year on entertaining.
[ترجمه گوگل]من یک حساب هزینه دارم و سالیانه حدود 000 پوند برای سرگرمی خرج می کنم
[ترجمه ترگمان]من یک حساب هزینه دارم و یک سال برای سرگرم کردن هزینه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I can put this lunch on my expense account.
[ترجمه گوگل]من می توانم این ناهار را به حساب خرج خود بگذارم
[ترجمه ترگمان] می تونم این ناهار رو به حساب هزینه خودم بذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. See if you can put it on an expense account.
[ترجمه گوگل]ببینید آیا می توانید آن را در حساب هزینه قرار دهید
[ترجمه ترگمان] ببین میتونی یه حساب پول خرج کنی یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Well, it's all on the expense account: insurance.
[ترجمه گوگل]خوب، همه چیز به حساب هزینه است: بیمه
[ترجمه ترگمان] خب، همش حساب هزینه - ه - بیمه -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bull grew fat on his salary and expense account, but his performance was disappointing to say the least.
[ترجمه گوگل]گاو نر به خاطر حقوق و دستمزدش چاق شد، اما عملکرد او حداقل ناامیدکننده بود
[ترجمه ترگمان]گاو نر به حساب حقوق و هزینه او فربه شد، ولی عملکرد او به حدی مایوس کننده بود که نمی شد گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Next comes the interest expense account.
[ترجمه گوگل]بعد حساب هزینه بهره می آید
[ترجمه ترگمان]سپس حساب هزینه مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Going Upscale For lunch-goers with an expense account, two classic hotel restaurants offer lavish possibilities.
[ترجمه گوگل]رفتن به سطح بالا برای افرادی که ناهار می‌روند با حساب هزینه، دو رستوران هتل کلاسیک امکانات مجللی را ارائه می‌دهند
[ترجمه ترگمان]رفتن به upscale برای goers با یک حساب هزینه، دو رستوران هتل کلاسیک امکانات زیادی ارائه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I have an untaxed expense account.
[ترجمه گوگل]من یک حساب هزینه بدون مالیات دارم
[ترجمه ترگمان]من یه حساب بدون مالیات دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Basically be in charge of submitting an expense account here a few receipts.
[ترجمه گوگل]اساسا مسئول ارسال حساب هزینه در اینجا چند رسید باشید
[ترجمه ترگمان]اساسا به دنبال ارائه یک حساب هزینه در اینجا چند receipts است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Operating account Revenue and expense account.
[ترجمه گوگل]حساب عملیاتی حساب درآمد و هزینه
[ترجمه ترگمان]درآمد حساب و حساب هزینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cannot submit an expense account, disobey financial institution.
[ترجمه گوگل]نمی توان حساب هزینه ارسال کرد، از مؤسسه مالی اطاعت نکرد
[ترجمه ترگمان]نمی توان حساب هزینه، نافرمانی از نهاد مالی را تسلیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Can I fly first - class on my expense account?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم با حساب هزینه خود درجه یک پرواز کنم؟
[ترجمه ترگمان]می تونم کلاس اول رو به حساب خرج کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He charge his hotel bill to his expense account.
[ترجمه گوگل]او قبض هتل خود را به حساب خرجش واریز می کند
[ترجمه ترگمان]صورت حساب هتلش را به حسابش واریز نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He charges his hotel bill to his expense account.
[ترجمه گوگل]او قبض هتل خود را به حساب خرجش واریز می کند
[ترجمه ترگمان]او قبض مهمانخانه خود را به حساب هزینه خود پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حساب هزینه (اسم)
expense account

صورت هزینه (اسم)
expense account

حساب خرج (اسم)
expense account

انگلیسی به انگلیسی

• account or list of expenses incurred in doing business outside of the office, account of expenses reimbursable to an employee
an expense account is an arrangement that is made by the company you work for, which allows you to spend their money on things that are part of your job, for example travelling or looking after their clients.

پیشنهاد کاربران

خرجهای اداری مثل بلیط هواپیما - اقامت هتل و . . . . را کارمند مستقیما از این حساب برداشت کند نه اینکه از جیب خرج کند و بعدا از حسابداری شرکت پولش را بگیرد : تنخواه
بودجه تنخواه گردان ( و یا مخارج متفرقه اداری که کارفرما متقبل میشود )

بپرس