expected value


ارزش منتظره

جمله های نمونه

1. Expected values of birth weight for gestational age were obtained by regressing the natural logarithm of birth weight on gestational age.
[ترجمه گوگل]مقادیر مورد انتظار وزن هنگام تولد برای سن حاملگی با رگرسیون لگاریتم طبیعی وزن تولد بر سن حاملگی به دست آمد
[ترجمه ترگمان]مقادیر مورد انتظار برای سن حاملگی برای حاملگی از طریق کاهش لگاریتم طبیعی وزن زایمان در سن حاملگی به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The expected value principle to compute the pure premium, introducing risk factors into the bonus-malus system to calculate the posteriori premium of varied policy-holders.
[ترجمه گوگل]اصل ارزش مورد انتظار برای محاسبه حق بیمه خالص، معرفی عوامل خطر به سیستم پاداش-مالوس برای محاسبه حق بیمه پسینی بیمه‌گذاران مختلف
[ترجمه ترگمان]اصل ارزش مورد انتظار برای محاسبه حق بیمه خالص، معرفی عوامل ریسک در سیستم پاداش - malus برای محاسبه حق تقدم متریک بین دارندگان سیاستی متنوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is proved that the expected value of a quantized signal value is equal to its corresponding signal value by this means provided some conditions of the noise being added in is satisfied.
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که مقدار مورد انتظار یک مقدار سیگنال کوانتیزه شده برابر با مقدار سیگنال متناظر آن است به شرطی که برخی از شرایط نویز اضافه شده در آن برآورده شود
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که مقدار مورد انتظار یک مقدار سیگنال quantized برابر با مقدار سیگنال متناظر با این به این معنی است که برخی شرایط نویز اضافه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The expected value of a payment (or series of payments) at a set date in the future, once it has been . . .
[ترجمه گوگل]ارزش مورد انتظار یک پرداخت (یا مجموعه ای از پرداخت ها) در یک تاریخ تعیین شده در آینده، پس از انجام آن
[ترجمه ترگمان]ارزش مورد انتظار یک پرداخت (یا مجموعه ای از پرداخت ها)در یک تاریخ تعیین شده در آینده، زمانی که قبلا بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Return on investment in what is the expected value additional investment, the margin can be achieved.
[ترجمه گوگل]بازگشت سرمایه در آنچه ارزش سرمایه گذاری اضافی مورد انتظار است، حاشیه را می توان به دست آورد
[ترجمه ترگمان]بازگشت به سرمایه گذاری در چیزی که انتظار سرمایه گذاری بیشتر را دارد، حاشیه را می توان به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stochastic phenomenon is prevalent in production processes, but expected value model cannot ensure the robustness.
[ترجمه گوگل]پدیده تصادفی در فرآیندهای تولید رایج است، اما مدل ارزش مورد انتظار نمی تواند استحکام را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]پدیده تصادفی در فرآیندهای تولید رایج است اما مدل مقدار مورد انتظار نمی تواند استحکام را تضمین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this paper, an expected value programming model is introduced for a continuous production-inventory system with stochastic production cost and stochastic demand.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک مدل برنامه ریزی ارزش مورد انتظار برای یک سیستم تولید - موجودی پیوسته با هزینه تولید تصادفی و تقاضای تصادفی معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک مدل برنامه نویسی ارزش مورد انتظار برای یک سیستم تولید - انبار پیوسته با هزینه تولید اتفاقی و تقاضای اتفاقی معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The expected value itself very rarely can help us.
[ترجمه گوگل]خود ارزش مورد انتظار به ندرت می تواند به ما کمک کند
[ترجمه ترگمان]ارزش مورد انتظار به ندرت می تواند به ما کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A new type of models-fuzzy expected value models-is introduced in fuzzy environment.
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از مدل‌ها - مدل‌های ارزش مورد انتظار فازی - در محیط فازی معرفی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]یک نوع جدید از مدل ها - مدل های ارزش انتظار فازی - در محیط فازی معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Finally, for a group of homogeneous but not identical items, the expected value of the entire group can be used.
[ترجمه گوگل]در نهایت، برای گروهی از اقلام همگن اما نه یکسان، می توان از مقدار مورد انتظار کل گروه استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، برای گروهی از مواد همگن، اما نه آیتم های یک سان، مقدار مورد انتظار کل گروه می تواند مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If there are plenty of COINS, experimental results will be closer to expected value.
[ترجمه گوگل]اگر تعداد سکه های زیادی وجود داشته باشد، نتایج تجربی به مقدار مورد انتظار نزدیک تر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر تعداد زیادی coins وجود داشته باشد، نتایج تجربی به مقدار مورد انتظار نزدیک تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In digital environment, users request, the way to expected value of service were all changed.
[ترجمه گوگل]در محیط دیجیتال، درخواست کاربران، راه رسیدن به ارزش مورد انتظار خدمات همگی تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]در محیط دیجیتال، درخواست کاربران، روش مورد انتظار برای خدمات همگی تغییر کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The first chapter begins with an introduction of the research background and its expected value, finally expounds the theoretical logic and methodology of the dissertation.
[ترجمه گوگل]فصل اول با معرفی پیشینه تحقیق و ارزش مورد انتظار آن آغاز می شود و در نهایت به بیان منطق نظری و روش شناسی پایان نامه می پردازد
[ترجمه ترگمان]فصل اول با معرفی پیشینه تحقیق و ارزش مورد انتظار آن آغاز می شود و در نهایت منطق نظری و روش شناسی این رساله را به تفصیل شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If the robot goes straight to POSTing the form submission, it will not have loaded the HTML page, and so it will not know the expected value for the nonce.
[ترجمه گوگل]اگر ربات مستقیماً به سمت ارسال فرم ارسال شود، صفحه HTML را بارگذاری نکرده است و بنابراین مقدار مورد انتظار برای nonce را نمی‌داند
[ترجمه ترگمان]اگر این ربات یک راست به posting فرم ارسال کند، صفحه HTML را بار نخواهد کرد، بنابراین ارزش مورد انتظار برای nonce را نخواهد دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] ارزش مورد انتظار
[شیمی] مقدار امید ریاضی، ارزش منتظره
[صنعت] ارزش انتظاری، امید ریاضی
[ریاضیات] مقدار انتظاری، مقدار امید ریاضی، امید ریاضی، مقدار محتمل، مقدار میانگین، مقدار منتظره، مقدار چشم داشتنی
[آمار] مقدار مورد انتظار
[حسابداری] ارزش مورد انتظار توزیع (میانگین)

پیشنهاد کاربران

امید ریاضی/ ارزش موردانتظار.
میانگین نتایج یک آزمایش تصادفی است/میانگین نتایجی است که می توان از یک آزمایش تصادفی انتظار داشت.
مترادف: expectation/expectancy/ expectation operator/ mathematical expectation/ mean/ average/ first moment
ارزش مورد انتظار
ارزش منتظرهhope چشم انتظاری امیدواری

بپرس