expectable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of expect.

جمله های نمونه

1. It is expectable that I should finish some thing I can do for a significative spring festival.
[ترجمه گوگل]قابل انتظار است که کاری را که می توانم برای یک جشنواره مهم بهاری انجام دهم، به پایان برسانم
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که من باید کاری را که می توانم برای فستیوال بهاره significative انجام دهم را به پایان برسانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many enterprises have implemented ERP and gain expectable profits from it. The iron and steel enterprises are much more eager for ERP compared to other industries.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت ها ERP را پیاده سازی کرده اند و سود قابل انتظاری را از آن به دست می آورند شرکت های آهن و فولاد نسبت به سایر صنایع بسیار مشتاق تر برای ERP هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها ERP را پیاده کرده اند و سود expectable را از آن به دست می آورند شرکت های آهن و فولاد برای ERP در مقایسه با صنایع دیگر بسیار مشتاق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is expectable that those products could decrease the environmental pollution produced from use of unbiodegradable materials and less depend on petroleum resource.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که این محصولات می توانند آلودگی زیست محیطی ناشی از استفاده از مواد تجزیه ناپذیر را کاهش دهند و کمتر به منابع نفت وابسته باشند
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که این محصولات می توانند آلودگی های زیست محیطی ناشی از استفاده از مواد unbiodegradable را کاهش دهند و کم تر به منابع نفتی وابسته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the expectable cases of contacting blood and body fluid, only 7% of them wore gloves, and only 3 9% of them washed their hands after contacting blood, body fluid and other contaminated trashes.
[ترجمه گوگل]در موارد قابل انتظار تماس با خون و مایعات بدن، تنها 7 درصد از آنها دستکش می پوشیدند و تنها 3 و 9 درصد از آنها پس از تماس با خون، مایعات بدن و سایر زباله های آلوده دست های خود را می شستند
[ترجمه ترگمان]در موارد expectable تماس با خون و مایعات بدن، تنها ۷ درصد از آن ها دستکش به تن کرده بودند و تنها ۳ درصد از آن ها پس از تماس با خون، مایع بدنی و دیگر trashes آلوده، دست هایشان را شسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According to the present circumstance and expectable plan, Our lab made a series of training courses.
[ترجمه گوگل]با توجه به شرایط موجود و برنامه قابل انتظار، آزمایشگاه ما یک سری دوره های آموزشی برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به شرایط فعلی و نقشه expectable، آزمایشگاه ما چندین دوره آموزشی درست کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The methods not only meet the personal and expectable demands of patient but also reduce the risk and raise the satisfaction of operation.
[ترجمه گوگل]این روش‌ها نه تنها خواسته‌های شخصی و قابل انتظار بیمار را برآورده می‌کنند، بلکه باعث کاهش خطر و افزایش رضایت از عمل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]روش ها نه تنها نیازهای شخصی و expectable بیمار را برآورده می کنند بلکه ریسک را کاهش می دهند و میزان رضایت عملیات را افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Differences of opinion are quite expectable given the present information.
[ترجمه گوگل]با توجه به اطلاعات موجود، اختلاف نظرها کاملاً قابل انتظار است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر با توجه به اطلاعات موجود، اختلاف نظر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is expectable that I should finish some thing I can a significative spring festival.
[ترجمه گوگل]این قابل انتظار است که من باید چیزی را که می توانم یک جشنواره مهم بهاری به پایان برسانم
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که من باید کاری را که می توانم یک جشنواره بهاره significative را به پایان برسانم، به پایان برسانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the manner of revival meetings, the mood was alternately serious and entertaining, the outcome expectable.
[ترجمه گوگل]در نحوه جلسات احیا، روحیه متناوب جدی و سرگرم کننده بود، نتیجه قابل انتظار بود
[ترجمه ترگمان]در جلسات تجدید حیات، روحیه به طور متناوب جدی و سرگرم کننده بود، نتیجه نهایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The numerical results show that a higher and more stable system capacity is expectable despite variation of user distribution, and large number of beams are also economized .
[ترجمه گوگل]نتایج عددی نشان می‌دهد که با وجود تنوع توزیع کاربر، ظرفیت سیستم بالاتر و پایدارتری قابل انتظار است و تعداد زیادی از تیرها نیز صرفه‌جویی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]نتایج عددی نشان می دهد که با وجود تنوع در توزیع کاربری، ظرفیت سیستم با ثبات تر و با ثبات تر، expectable است و همچنین تعداد زیادی از تیرها also هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Because of lacking candidate subgraphs relationship analysis, extended instructions generated by current instruction extension method may not be able to obtain expectable performance improvement.
[ترجمه گوگل]به دلیل فقدان تجزیه و تحلیل رابطه زیرگراف های کاندید، دستورالعمل های توسعه یافته تولید شده توسط روش بسط دستورالعمل فعلی ممکن است نتوانند بهبود عملکرد قابل انتظار را به دست آورند
[ترجمه ترگمان]به دلیل فقدان آنالیز رابطه گراف فرعی نامزد، دستورالعمل های ارایه شده توسط روش گسترش دستورالعمل فعلی ممکن است قادر به دستیابی به بهبود عملکرد expectable نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The circumstance of the system testing proved that the system operates well and it has achieved the expectable target goodly.
[ترجمه گوگل]شرایط آزمایش سیستم ثابت کرد که سیستم به خوبی کار می کند و به هدف مورد انتظار به خوبی دست یافته است
[ترجمه ترگمان]شرایط آزمایش سیستم اثبات کرد که این سیستم خوب عمل می کند و به هدف expectable goodly دست یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The result shows that Chinese money maze rate would gradually decrease in the expectable future.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که نرخ پیچ و خم پول چین به تدریج در آینده قابل انتظار کاهش خواهد یافت
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که نرخ کلی پول چین به تدریج در آینده expectable کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. From artist's lifestyle, we see the flat stable in quite winter and passion in expectable spring.
[ترجمه گوگل]از سبک زندگی هنرمند، اصطبل تخت را در زمستان کاملاً و شور و اشتیاق را در بهار قابل انتظار می بینیم
[ترجمه ترگمان]از سبک زندگی هنرمند، ما در زمستان کاملا پایدار و در بهار expectable به ثبات برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is proved by design experiments and simulation waves that this design accords with the expectable requirements.
[ترجمه گوگل]با آزمایشات طراحی و امواج شبیه سازی ثابت شده است که این طرح با الزامات قابل انتظار مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]این روش با آزمایش ها طراحی و امواج شبیه سازی نشان داده می شود که این طراحی با الزامات expectable همخوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• anticipated, foreseen, to be expected

پیشنهاد کاربران

بپرس