1. this restaurant is the haunt of expatriate iranians
این رستوران پاتوق ایرانیان دور از وطن است.
2. The writer, an expatriate living in Singapore, has studied and worked in the US.
[ترجمه گوگل]این نویسنده، یک مهاجر مقیم سنگاپور، در ایالات متحده تحصیل و کار کرده است
[ترجمه ترگمان]نویسنده، مهاجری که در سنگاپور زندگی می کند، در ایالات متحده تحصیل کرده و کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is therefore advisable for the expatriate to give advance notice to the school of when places are required.
[ترجمه گوگل]بنابراین برای مهاجرین توصیه می شود که از قبل به مدرسه اطلاع دهند که چه زمانی مکان مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]بنابراین توصیه می شود که فرد مهاجر اخطاری را به مدرسه وقتی مورد نیاز است بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In most cities of that region the expatriate community remained, even after independence, a closed circle.
[ترجمه گوگل]در اکثر شهرهای آن منطقه، جامعه خارج نشین، حتی پس از استقلال، یک حلقه بسته باقی ماند
[ترجمه ترگمان]در بیشتر شهرهای آن منطقه جامعه مهاجر حتی پس از استقلال، یک دایره بسته باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She and Gwen, a fellow widow and expatriate, were booked on an escorted tour of the Holy Land.
[ترجمه گوگل]او و گوئن، یک بیوه و خارج از کشور، در یک تور اسکورت در سرزمین مقدس رزرو شدند
[ترجمه ترگمان]او و گوین، یک زن بیوه و مهاجر، در یک سفر دریایی به سرزمین مقدس درگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And expatriate savers and investors do need the help of a professional adviser.
[ترجمه گوگل]و پس انداز کنندگان و سرمایه گذاران خارج از کشور به کمک یک مشاور حرفه ای نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]و پس انداز کنندگان مهاجر و سرمایه گذاران به کمک یک مشاور حرفه ای نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Schmidt was a German expatriate who had been living in Portugal since 198
[ترجمه گوگل]اشمیت یک تبعه آلمانی بود که از سال 198 در پرتغال زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]اشمیت یک مهاجر آلمانی بود که از سال ۱۹۸ در پرتغال زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Expatriate Chinese also fled neighbouring Solomon Islands in large numbers after racially - charged disturbances in 200
[ترجمه گوگل]چینیهای خارجشده نیز پس از ناآرامیهای نژادپرستانه در سال 200، از جزایر سلیمان همسایه گریختند
[ترجمه ترگمان]برون مرزی چینی پس از آشوب های قومی در سال ۲۰۰ میلادی، از جزایر سلیمان همسایه به تعداد زیادی گریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The writer is expatriate artist living in Singapore.
[ترجمه گوگل]نویسنده یک هنرمند مقیم خارج از کشور است که در سنگاپور زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]نویسنده هنرمند مهاجر است که در سنگاپور زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She worked harder than most of my wealthy expatriate students.
[ترجمه گوگل]او سخت تر از بسیاری از دانشجویان ثروتمند خارج از کشور من کار می کرد
[ترجمه ترگمان]او بیشتر از بسیاری از دانشجویان ثروتمند مهاجر من کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Create a community for expatriate Macintosh users; participate actively in activities with foreign Macintosh user group.
[ترجمه گوگل]ایجاد یک انجمن برای کاربران مکینتاش خارج از کشور به طور فعال در فعالیت های گروه کاربری خارجی مکینتاش شرکت کنید
[ترجمه ترگمان]یک جامعه کاربران Macintosh را ایجاد کنید؛ به طور فعال در فعالیت هایی با گروه کاربران Macintosh خارجی شرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Personality traits; Career management; Expatriate compensation management; Job satisfaction; Expatriate willingness.
[ترجمه گوگل]ویژگی های شخصیتی؛ مدیریت شغلی؛ مدیریت غرامت خارجی؛ رضایت شغلی؛ تمایل به خارج نشینی
[ترجمه ترگمان]ویژگی های شخصیتی؛ مدیریت مالی؛ معکوس سازی جبران، رضایت شغلی؛ تمایل برون مرزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Firms are finding that they cannot replace expensive expatriate staff with cheaper local hires ("localise" in the jargon) as quickly as they hoped.
[ترجمه گوگل]شرکتها دریافتهاند که نمیتوانند کارکنان گرانقیمت خارجی را با استخدامهای محلی ارزانتر (در اصطلاح اصطلاحی «بومیسازی») به همان سرعتی که امیدوار بودند جایگزین کنند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها در می یابند که نمی توانند کارکنان مهاجر گران قیمت را با استخدام های محلی ارزان تر با \"localise\" (\" \" در اصطلاحات فنی)جایگزین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Handles Human Resources administration of expatriate staff.
[ترجمه گوگل]مدیریت منابع انسانی کارکنان خارج از کشور را مدیریت می کند
[ترجمه ترگمان]handles مدیریت منابع انسانی کارکنان مهاجر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید