expat
انگلیسی به انگلیسی
expatriate, expel
پیشنهاد کاربران
دیکشنری هزاره: مهاجر، دور از وطن، خارج از وطن
دیکشنری فرهنگ معاصر: مهاجر، مقیم ( کشور دیگر )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : expatriate
✅️ اسم ( noun ) : expatriate / expat
✅️ صفت ( adjective ) : expatriate
✅️ قید ( adverb ) : _
✅ فعل ( verb ) : expatriate
✅️ اسم ( noun ) : expatriate / expat
✅️ صفت ( adjective ) : expatriate
✅️ قید ( adverb ) : _
◀️"a British expat who's been living in Amsterdam for 14 years"
◀️Ten best countries to work abroad for expats
◀️2020 best countries for expats in
... [مشاهده متن کامل]
کسیکیه خارج از کشور خودش در یک کشور دیگه زندگی میکنه
مهاجر - غیربومی - خارجی
🔵🔵🔵
... [مشاهده متن کامل]
🔵🔵🔵
مهاجر به اجبار، کسی مجبور به ترک کشورش شده و خواسته ، خودش نبوده، بنا بر شرایط نامناسب مهاجرت کردن، مهاجر
ترک وطن کرده، جلای وطن گفته
مهاجر, بیگانه
خارجی - غیر بومی
a person who lives outside their native country