expansionism


معنی: توسعهطلبی
معانی دیگر: (سیاست گسترش مرزها یا نفوذ سیاسی یک کشور) گسترش گرایی، توسعه گرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: expansionist (adj.), expansionist (n.)
• : تعریف: the policy of encroaching on other territories or countries for political or economic advantage.

جمله های نمونه

1. a compound of nationalism and expansionism
آمیزه ای از میهن دوستی و توسعه طلبی

2. Expansionism was advocated by many British politicians in the late 19 th century.
[ترجمه گوگل]در اواخر قرن نوزدهم بسیاری از سیاستمداران بریتانیایی از توسعه طلبی حمایت کردند
[ترجمه ترگمان]در اواخر قرن نوزدهم توسط بسیاری از سیاستمداران بریتانیایی حمایت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Soviet expansionism was considered a real threat.
[ترجمه گوگل]توسعه طلبی شوروی یک تهدید واقعی تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]توسعه طلبی به عنوان یک تهدید واقعی تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a consequence of expansionism by some European countries, many ancient cultures have suffered.
[ترجمه گوگل]در نتیجه توسعه طلبی برخی از کشورهای اروپایی، بسیاری از فرهنگ های باستانی آسیب دیده اند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه توسعه طلبی توسط برخی از کشورهای اروپایی، بسیاری از فرهنگ های کهن رنج کشیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By 19 therefore, expansionism had turned into overt and formal colonialism.
[ترجمه گوگل]بنابراین تا سال 19، توسعه طلبی به استعمار آشکار و رسمی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، توسعه طلبی به استعمار رسمی و رسمی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Leninist theory of capitalist expansionism is generally considered to be the orthodox Marxist position.
[ترجمه گوگل]تئوری لنینیستی توسعه طلبی سرمایه داری عموماً موضع مارکسیستی ارتدوکس در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]نظریه Leninist (capitalist expansionism)به طور کلی به عنوان یک موضع مارکسیستی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is Spaniard colonial in America final expansionism action.
[ترجمه گوگل]این اقدام نهایی توسعه طلبی استعمار اسپانیایی در آمریکا است
[ترجمه ترگمان]این استعماری اسپانیایی در توسعه طلبی و توسعه طلبی نهایی آمریکا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. China would never seek hegemony or expansionism, nor an arms race.
[ترجمه گوگل]چین هرگز به دنبال هژمونی یا توسعه طلبی و مسابقه تسلیحاتی نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]چین هرگز به دنبال برتری یا توسعه طلبی، و یا یک نوع رقابت تسلیحاتی نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We stood firmly against hegemonism and expansionism.
[ترجمه گوگل]ما قاطعانه در مقابل هژمونیسم و ​​توسعه طلبی ایستادیم
[ترجمه ترگمان]ما در مقابل hegemonism و expansionism ایستادگی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We stand together in opposing expansionism and hegemony.
[ترجمه گوگل]ما در مقابله با توسعه طلبی و هژمونی در کنار هم هستیم
[ترجمه ترگمان]ما با همدیگه در مقابل \"expansionism\" و \"hegemony\" می ایستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Demonstrators protested against superpower hegemonism and expansionism.
[ترجمه گوگل]تظاهرکنندگان به هژمونیسم و ​​توسعه طلبی ابرقدرت ها اعتراض کردند
[ترجمه ترگمان]معترضان علیه superpower hegemonism و توسعه طلبی به تظاهرات اعتراض کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We stood firmly against expansionism.
[ترجمه گوگل]ما قاطعانه در مقابل توسعه طلبی ایستادیم
[ترجمه ترگمان]ما در مقابل expansionism ایستادگی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Technological change, especially in military weapons, gave added impetus to the new expansionism.
[ترجمه گوگل]تغییرات تکنولوژیکی، به ویژه در سلاح های نظامی، به توسعه طلبی جدید انگیزه بیشتری بخشید
[ترجمه ترگمان]تغییرات تکنولوژیکی، به ویژه در سلاح های نظامی، انگیزه مضاعفی به توسعه طلبی را به توسعه طلبی اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Adults, adult women in particular, are subscribing to this expansionism for themselves without question.
[ترجمه گوگل]بزرگسالان، به ویژه زنان بالغ، بدون هیچ گونه پرسشی، این توسعه طلبی را برای خود پذیرفته اند
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترها، به خصوص به خصوص زنان بزرگ سال، بدون سوال این توسعه طلبی را برای خود درخواست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توسعه طلبی (اسم)
expansionism

انگلیسی به انگلیسی

• support of expansion (especially territorial expansion)
expansionism is the policy of expanding the economy of a country or increasing the amount of land that it rules.

پیشنهاد کاربران

Expansionism refers to the policy or ideology of expanding a nation’s territory, often through military conquest or colonization. It is driven by a desire for power, resources, or strategic advantage.
...
[مشاهده متن کامل]

توسعه طلبی به سیاست یا ایدئولوژی گسترش قلمرو یک ملت، اغلب از طریق تسخیر نظامی یا استعمار اشاره دارد.
این سیاست میل به قدرت، منابع یا مزیت استراتژیک است.
***************************************************************************************************
مثال؛
“The United States pursued expansionism in the 19th century, acquiring land through the Louisiana Purchase and the Mexican - American War. ”
In a discussion about imperialist ambitions, one might say, “Expansionism often involves the justification of ‘manifest destiny’ or national interest. ”
A critic of expansionism might argue, “Imperialist expansionism disrupts the sovereignty and self - determination of other nations. ”

expansionism
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-imperialism/
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : expand
✅️ اسم ( noun ) : expansion / expanse / expansivity / expansionism / expansionist / expansiveness
✅️ صفت ( adjective ) : expandable / expansionary / expansionist / expansive
✅️ قید ( adverb ) : expansively

بپرس