expansion board

جمله های نمونه

1. Expansion board, may provide the user with additional memory, graphics, colour, communications features, etc.
[ترجمه گوگل]برد توسعه ممکن است حافظه اضافی، گرافیک، رنگ، ویژگی های ارتباطی و غیره را در اختیار کاربر قرار دهد
[ترجمه ترگمان]تخته گسترش می تواند با حافظه اضافی، گرافیک، رنگ، ویژگی های ارتباطی و غیره به کاربر کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Expansion board : Any board that plugs into one of the computer's expansion slots .
[ترجمه گوگل]برد توسعه: هر بردی که به یکی از شکاف های توسعه کامپیوتر وصل شود
[ترجمه ترگمان]بورد انبساط: هر تخته ای که به یکی از the توسعه کامپیوتر وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you are using an expansion board, you will have several more servo power options, which are discussed in the Expansion Board section.
[ترجمه گوگل]اگر از برد انبساط استفاده می کنید، چندین گزینه دیگر سروو پاور خواهید داشت که در قسمت Expansion Board به آنها پرداخته شده است
[ترجمه ترگمان]اگر از یک بورد انبساط استفاده می کنید، چند گزینه فرمان یار more خواهید داشت، که در بخش بورد انبساط مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Expansion board component added to a computer system in order to enhance its capabilities.
[ترجمه گوگل]جزء بورد توسعه به منظور افزایش قابلیت های یک سیستم کامپیوتری اضافه شده است
[ترجمه ترگمان]اجزای هیات مدیره گسترش به یک سیستم کامپیوتری اضافه شدند تا قابلیت های آن را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Expansion Board Connector The expansion board attaches to the main board via two connectors, the Expansion Board Connector, shown in Figure 12 and the LCD connector.
[ترجمه گوگل]کانکتور برد انبساط برد انبساط از طریق دو کانکتور به برد اصلی متصل می شود، کانکتور Expansion Board که در شکل 12 نشان داده شده است و کانکتور LCD
[ترجمه ترگمان]رابط هیات گسترش اتصال بورد انبساط به کشتی اصلی از طریق دو connectors، متصل کننده Board Expansion که در شکل ۱۲ و اتصال دهنده LCD نشان داده می شود، متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Expansion board : A component added to a computer system in order to enhance its capabilities.
[ترجمه گوگل]بورد توسعه: جزء اضافه شده به یک سیستم کامپیوتری به منظور افزایش قابلیت های آن
[ترجمه ترگمان]بورد انبساط: یک جز به یک سیستم کامپیوتری به منظور افزایش توان آن اضافه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The extensions support transfer modes of up to 66M-bytes per second or 133M-bytes per second for bus master expansion boards.
[ترجمه گوگل]برنامه های افزودنی از حالت های انتقال تا 66 میلیون بایت در ثانیه یا 133 میلیون بایت در ثانیه برای تخته های توسعه اصلی گذرگاه پشتیبانی می کنند
[ترجمه ترگمان]گسترش پشتیبانی از حالت های انتقال تا ۶۶ بایت در هر ثانیه یا ۱۳۳ بایت برای هر ثانیه برای تخته های بسط دهنده اتوبوس استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The main board power regulator supplies the regulated power for the main board, the expansion board and any sensors and effectors, other than servos and motors.
[ترجمه گوگل]رگولاتور برق برد اصلی برق تنظیم شده را برای برد اصلی، برد انبساط و هر سنسور و افکتوری به غیر از سرووها و موتورها تامین می کند
[ترجمه ترگمان]تنظیم کننده اصلی قدرت، قدرت تنظیم شده برای هییت اصلی، بورد انبساط و هر سنسور و effectors، به غیر از servos و موتورها را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The servo power and control lines are routed across the expansion header to provide additional powering options and additional servo ports when the expansion board is installed.
[ترجمه گوگل]خطوط برق و کنترل سروو در سراسر هدر توسعه هدایت می شوند تا گزینه های تغذیه اضافی و پورت های سروو اضافی را هنگام نصب برد توسعه ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]زمانی که هیات مدیره توسعه نصب شد، فرمان یار و خطوط کنترل در طول سرآمد گسترش به کار گرفته می شوند تا اختیارات بیشتری در اختیار قرار دهند و انبارهای اضافی در زمانی نصب شوند که هیات مدیره توسعه نصب شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The hardware components of the system are divided into two parts: minimum system board and expansion board.
[ترجمه گوگل]اجزای سخت افزاری سیستم به دو بخش حداقل برد سیستم و برد توسعه تقسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]اجزای سخت افزاری سیستم به دو بخش تقسیم می شوند: حداقل بورد سیستم و تخته توسعه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. See the board power section for more information on powering when not using an expansion board.
[ترجمه گوگل]برای اطلاعات بیشتر در مورد تغذیه در صورت عدم استفاده از برد انبساط، به بخش برق برد مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]در هنگام استفاده از یک بورد انبساط، بخش قدرت هیات مدیره را برای اطلاعات بیشتر در مورد برق رسانی به بخش انتقال دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If controller is linked with alarm output and network fire control expansion board, it can also drive alarm annunciator calling to deter crime and warn the security guard.
[ترجمه گوگل]اگر کنترلر با خروجی آلارم و برد بسط کنترل حریق شبکه مرتبط باشد، می تواند برای جلوگیری از جرم و جنایت و هشدار به نگهبان، زنگ هشدار دهنده را نیز هدایت کند
[ترجمه ترگمان]اگر کنترل کننده با خروجی زنگ خطر و صفحه گسترش کنترل آتش شبکه ارتباط داشته باشد، همچنین می تواند هشدار دهنده هشدار دهنده برای جلوگیری از جرم و هشدار دادن به گارد امنیتی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر .

انگلیسی به انگلیسی

• card which connects to the motherboard and allows the performance of various operations

پیشنهاد کاربران

بپرس