exp


مخفف:، هزینه ها، تجربه، آزمایش، پایان، پایان می یابد، صادرات

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
(1) تعریف: abbreviation of "expenses."

(2) تعریف: abbreviation of "expired" or "expiration."

(3) تعریف: abbreviation of "export."

تخصصی

[کامپیوتر] تابعی در بسیاری از زبانهای برنامه نویسی که مقدار e به توان X را محاسبه می کند . حرفe عدد مخصوصی را بیان می کند که برابر با عدد تقریبی 2/71828 است، به طوری که مشتق e به توان x خودش باشد.

انگلیسی به انگلیسی

• exponential function (algebra); command in computers for rasing of a number to a power

پیشنهاد کاربران

تجربه ( مخفف experience ) - مخفف
Minimum five years exp required for this job
He needs more exp to level up
هزینه، خرج ( مخفف expense ) - مخفف
Please report all travel exp by Friday

...
[مشاهده متن کامل]

منقضی شده، تاریخ گذشته ( مخفف expired ) - مخفف
The milk is exp check the date
توان، نمایی ( مخفف exponent/exponential ) - مخفف
Calculate the value of two exp three
صادرات ( مخفف export ) - مخفف
Check the latest exp figures

External Power Source ( EXP ) منبع تغذیه خارجی
expressway : بزرگراه
تابع نمایی
تاریخ انقضاء
expire
Come on exp
Dont worry exp
حرف اضافه
حرف اضافه

بپرس