exoteric


معنی: زود فهم، عمومی، قابل فهم عوام
معانی دیگر: (قابل فهم عوام) عوام فهم، مردم فهم، وابسته به دنیای خارج، برونی، برون جهانی، خارجی، (آنچه که محدود به خواص نیست) همگانی، همگانه، (مناسب برای نوچه ها و تازه کاران) نوچگانه، شاگردانه، ناپرخیده (در برابر: پرخیده esoteric)

جمله های نمونه

1. exoteric rituals and rites
مراسم و اصول قابل درک همگان

2. I just read one exoteric modern novel in my high school.
[ترجمه گوگل]من فقط یک رمان مدرن عجیب و غریب را در دبیرستانم خواندم
[ترجمه ترگمان]من فقط یکی از رمان های جدید را در دبیرستان می خواندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Now every young people should have the exoteric eyereach, the enjoyable heart, the long-range sagacity in their life and work.
[ترجمه گوگل]اکنون هر جوانی باید در زندگی و کار خود چشم انداز بیرونی، قلب لذت بخش، دانایی دوربرد داشته باشد
[ترجمه ترگمان]حالا همه جوان ها باید the eyereach، قلب لذت بخش، زیرکی بلند مدت در زندگی و کار خود داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Corresponding with the characters in urban design - "sociality" and "exoteric", public participation is the part and parcel in this complex system.
[ترجمه گوگل]مطابق با شخصیت‌های طراحی شهری - «اجتماعی» و «برون‌گرایانه»، مشارکت عمومی جزئی از این نظام پیچیده است
[ترجمه ترگمان]در این بخش با شخصیت های طراحی شهری، \"sociality\" و \"exoteric\"، مشارکت عمومی بخش و بسته در این سیستم پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This system has uniform call flow, exoteric system interface and uniform protocol standard.
[ترجمه گوگل]این سیستم دارای جریان تماس یکنواخت، رابط سیستم خارجی و استاندارد پروتکل یکنواخت است
[ترجمه ترگمان]این سیستم دارای جریان تماس یکنواخت، رابط سیستم exoteric و استاندارد پروتکل یکپارچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Since human society is an exoteric and huge complexity system, the process of the infection of public opinion is numerous and complicated.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که جامعه بشری یک سیستم پیچیده بیرونی و عظیم است، روند آلودگی افکار عمومی متعدد و پیچیده است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که جامعه انسانی یک سیستم پیچیده و پیچیدگی عظیم است، فرآیند آلودگی افکار عمومی متعدد و پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. From a series of the exoteric and recreational architectural elements, the design finally reduce to a serious work with the artistic and the popular.
[ترجمه گوگل]از مجموعه ای از عناصر معماری خارجی و تفریحی، طراحی در نهایت به یک اثر جدی با هنر و مردمی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]این طراحی از مجموعه ای از عناصر معماری exoteric و تفریحی، در نهایت منجر به کار جدی با هنری و محبوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Although it is known that exoteric factors influence upon male eugenesis, there was a little with respect to the report of effect of exoteric factors on sperm morphology.
[ترجمه گوگل]اگرچه مشخص است که عوامل بیرونی بر رشد جنینی مردان تأثیر می‌گذارند، اما با توجه به گزارش تأثیر عوامل خارجی بر مورفولوژی اسپرم، مقدار کمی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگرچه مشخص شده است که عوامل exoteric بر eugenesis مذکر تاثیر می گذارند، اما نسبت به گزارش تاثیر عوامل exoteric در مورفولوژی اسپرم کمی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. China will be more exoteric towards the world.
[ترجمه گوگل]چین نسبت به جهان خارجی تر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]چین more بیشتری نسبت به جهان خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Infection of exoteric microbe could disturb transportation of sperm and affect male eugenesis .
[ترجمه گوگل]عفونت میکروب خارجی می تواند حمل و نقل اسپرم را مختل کند و بر رشد مردانه تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]عفونت میکروبی ممکن است انتقال اسپرم را مختل کند و eugenesis مذکر را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some key techniques in the system design such as exoteric system structure, data synchronous fusion and modeling of decision were researched.
[ترجمه گوگل]برخی از تکنیک‌های کلیدی در طراحی سیستم مانند ساختار سیستم بیرونی، همجوشی همزمان داده‌ها و مدل‌سازی تصمیم مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]برخی از تکنیک های کلیدی در طراحی سیستم مانند ساختار سیستم exoteric، ترکیب همزمان داده ها و مدل سازی تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Much of his work is written in a style that lends itself to both exoteric and esoteric interpretations.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آثار او به سبکی نوشته شده است که خود را به تفاسیر بیرونی و باطنی می رساند
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از کار او به سبکی نوشته می شود که خود را به هم exoteric و هم تفاسیر محرمانه قرض می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Exoteric novel is one of the giant existences, but as the past literature history was only about the 'new literature', exoteric novel wasn't given a space for its own.
[ترجمه گوگل]رمان بیرونی یکی از موجودات غول‌پیکر است، اما از آنجایی که تاریخ ادبیات گذشته فقط درباره «ادبیات جدید» بود، رمان‌های بیرونی فضایی برای خود قائل نشدند
[ترجمه ترگمان]رمان exoteric یکی از existences بزرگ است، اما همانطور که تاریخچه ادبیات پیشین تنها در مورد ادبیات جدید بود، رمان exoteric فضایی برای خود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Choose what you like to do, and don't disturb yourself by exoteric things, work happily.
[ترجمه گوگل]کاری را که دوست دارید انجام دهید انتخاب کنید و با چیزهای عجیب و غریب خود را آزار ندهید، با خوشحالی کار کنید
[ترجمه ترگمان]آنچه را که دوست دارید انجام دهید انتخاب کنید و با exoteric کار خود را به زحمت نیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زود فهم (صفت)
apprehensive, exoteric

عمومی (صفت)
common, general, universal, rife, exoteric, popular, public, generic, prevailing, encyclical, overt

قابل فهم عوام (صفت)
exoteric

انگلیسی به انگلیسی

• familiar, well-known (opposite of esoteric)

پیشنهاد کاربران

بپرس