exorbitantly


بطور مفرط

جمله های نمونه

1. Prices are exorbitantly high in this shop.
[ترجمه گوگل]قیمت ها در این مغازه بسیار بالاست
[ترجمه ترگمان]قیمت ها در این فروشگاه بسیار بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Indeed, it is persisting with exorbitantly high interest rates.
[ترجمه گوگل]در واقع، با نرخ های بهره بسیار بالا ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]در واقع، این مساله با نرخ بالای نرخ بهره ثابت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The melting point of iron was exorbitantly hot.
[ترجمه گوگل]نقطه ذوب آهن به شدت گرم بود
[ترجمه ترگمان]نوک آهن مذاب داغ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some patients wear sleeve belt exorbitantly too low perhaps, the pressure when blood stream passes these places had produced a change, metrical result is not accurate of course.
[ترجمه گوگل]برخی از بیماران کمربند آستین خود را بسیار پایین می‌بندند، شاید فشار زمانی که جریان خون از این مکان‌ها عبور می‌کند تغییری ایجاد کرده است، البته نتیجه متریک دقیق نیست
[ترجمه ترگمان]برخی بیماران کمربند sleeve را خیلی کم می پوشند، فشار زمانی که جریان خون از این مکان ها عبور می کند یک تغییر ایجاد کرده است، نتیجه metrical صحیح نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Prices are exorbitantly high in the capital.
[ترجمه گوگل]قیمت ها در پایتخت بسیار بالاست
[ترجمه ترگمان]قیمت ها در پایتخت به شدت افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Food prices are exorbitantly high for the majority of households, " the report says.
[ترجمه گوگل]در این گزارش آمده است: «قیمت مواد غذایی برای اکثر خانوارها بسیار بالاست
[ترجمه ترگمان]این گزارش می گوید: \" قیمت مواد غذایی برای اکثر خانواده ها افزایش یافته است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In some countries, prices are exorbitantly high which are ten as much as that in China.
[ترجمه گوگل]در برخی از کشورها، قیمت ها بسیار بالاست که ده برابر قیمت چین است
[ترجمه ترگمان]در برخی کشورها قیمت ها بسیار بالا هستند که برابر با ده برابر چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Private child care is exorbitantly expensive.
[ترجمه گوگل]مراقبت از کودک خصوصی بسیار گران است
[ترجمه ترگمان]مراقبت از کودک بسیار گران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The divide between the exorbitantly privileged and the original sinners was especially deep after the East Asian crisis of 1997-9
[ترجمه گوگل]شکاف بین افراد فوق العاده ممتاز و گناهکاران اصلی به ویژه پس از بحران آسیای شرقی در سال های 1997-1997 عمیق شد
[ترجمه ترگمان]جدایی بین the و گناهکاران اصلی به ویژه پس از بحران شرق آسیا در سال های ۱۹۹۷ - ۱۹۹۷ بسیار عمیق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Prices are exorbitantly high.
[ترجمه گوگل]قیمت ها فوق العاده بالاست
[ترجمه ترگمان]قیمت ها بسیار بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Since plaintiffs naturally inclined to value their lost property exorbitantly, defendants did have reason to think seriously about restoring it.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که شاکیان به طور طبیعی تمایل به ارزش گذاری گزاف اموال از دست رفته خود داشتند، متهمان دلیلی داشتند که به طور جدی در مورد بازگرداندن آن فکر کنند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که plaintiffs به طور طبیعی متمایل به ارزش دارایی از دست رفته خود بودند، متهمان دلیلی برای فکر کردن جدی در مورد بازگرداندن آن نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My British friends, having saved five years for their holiday, purchased an exorbitantly priced book on the warriors, and lined up for a Yang signature.
[ترجمه گوگل]دوستان بریتانیایی من که پنج سال برای تعطیلات خود پس انداز کرده بودند، کتابی با قیمت گزاف درباره جنگجویان خریدند و برای امضای یانگ صف کشیدند
[ترجمه ترگمان]دوستان انگلیسی من، که پنج سال برای تعطیلات خود پس انداز کرده بودند، یک کتاب با قیمت exorbitantly را بر روی جنگجویان خرید و برای امضای یانگ صف کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Earlier in the summer people's imaginations had been fired by a lone consumer's successful Facebook-driven countrywide boycott of cottage cheese which, thanks to a cartel, was exorbitantly expensive.
[ترجمه گوگل]در اوایل تابستان، تصورات مردم با تحریم موفقیت آمیز فیس بوک در سراسر کشور از پنیر دلمه که به لطف یک کارتل، بسیار گران بود، از بین رفت
[ترجمه ترگمان]پیش از این در تابستان، تخیلات مردم در سراسر تابستان توسط یک مصرف کننده تنها در سرتاسر کشور اخراج شده بود - که به لطف یک کارتل، بسیار گران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When I was growing up, the only way to raise a truly international child was via an exorbitantly priced Swiss boarding school.
[ترجمه گوگل]وقتی بزرگ می‌شدم، تنها راه برای تربیت یک کودک بین‌المللی، از طریق یک مدرسه شبانه روزی سوئیسی با قیمت گزاف بود
[ترجمه ترگمان]زمانی که بزرگ شدم، تنها راه جمع آوری یک کودک واقعا بین المللی از طریق یک مدرسه شبانه روزی در سوئیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an exorbitant manner, excessively

پیشنهاد کاربران

به طور نجومی
in a way that is much too much
syn= astronomically
سرسام آور
به طور سرسام آوری
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : exorbitance
✅️ صفت ( adjective ) : exorbitant
✅️ قید ( adverb ) : exorbitantly

بپرس