مشخص شده، ثابت شده، چیزی که در آن شکی نیست.
Ex:it is exiomatic that no single approach can exhaust the manifold interpretive possibilities of a worthwhile library work.
شکی نیست که هیچ یک از روش ها به تنهایی نمی تواند تمام تعابیر ممکن را از یک کار ادبی ارزشمند بیرون بکشد.
شکی نیست که هیچ یک از روش ها به تنهایی نمی تواند تمام تعابیر ممکن را از یک کار ادبی ارزشمند بیرون بکشد.