1. I have an exhibitionist streak that comes out on the dance floor.
[ترجمه گوگل]من یک رگه نمایشگاهی دارم که در پیست رقص ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]من یه رگه exhibitionist دارم که از طبقه رقص میاد بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من یه رگه exhibitionist دارم که از طبقه رقص میاد بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Children are natural exhibitionists.
[ترجمه گوگل]کودکان نمایشگاه گرایان طبیعی هستند
[ترجمه ترگمان]کودکان exhibitionists طبیعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودکان exhibitionists طبیعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was too much the showman, the exhibitionist, in his way the truth teller.
[ترجمه گوگل]او بیش از حد یک نمایشگر، نمایشگاه گرا بود، در راه خود حقیقت گو بود
[ترجمه ترگمان]He، the، استاد exhibitionist بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]He، the، استاد exhibitionist بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Playing strip poker with an exhibitionist somehow takes the challenge away.
[ترجمه گوگل]بازی پوکر استریپ با یک نمایشگاه گرا به نوعی چالش را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]پوکر بازی کردن با یه exhibitionist یه جوری مبارزه رو شروع می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوکر بازی کردن با یه exhibitionist یه جوری مبارزه رو شروع می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'm an exhibitionist, and I get off on the entertainment we give people.
[ترجمه گوگل]من یک نمایشگاه گرا هستم و از سرگرمی هایی که به مردم می دهیم پیاده می شوم
[ترجمه ترگمان]من یه exhibitionist و با the که به مردم می دیم پیاده می شم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من یه exhibitionist و با the که به مردم می دیم پیاده می شم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her behavior has become exhibitionist and totally out of character.
[ترجمه گوگل]رفتار او نمایشی و کاملاً خارج از شخصیت شده است
[ترجمه ترگمان]رفتار او تبدیل به exhibitionist و کاملا خارج از شخصیت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رفتار او تبدیل به exhibitionist و کاملا خارج از شخصیت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The exhibitionist desires to attract attention to himself.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه گرا می خواهد توجه را به خود جلب کند
[ترجمه ترگمان]The می خواهد توجه خود را به خود جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The می خواهد توجه خود را به خود جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The male exhibitionist impulse seems to be similar to the ancient primate urge to groom evinced in girls' enjoyment of combing one another's hair.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که انگیزه نمایشگرایانه مرد شبیه به میل باستانی نخستیسانان به آراستگی است که در لذت دختران از شانه کردن موهای یکدیگر آشکار میشود
[ترجمه ترگمان]چنین به نظر می رسد که تمایل غریزی مردان نسبت به the که در دختران از شانه زدن موهای یکدیگر لذت می برند شبیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین به نظر می رسد که تمایل غریزی مردان نسبت به the که در دختران از شانه زدن موهای یکدیگر لذت می برند شبیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I'm also a bit of an exhibitionist, as I often find myself getting naked at the lifestyle clubs competing in some theme event or getting naughty with girls and/or Hubby.
[ترجمه گوگل]من همچنین کمی نمایشگاه گرا هستم، زیرا اغلب متوجه می شوم که در کلوپ های سبک زندگی برهنه می شوم که در برخی رویدادهای موضوعی رقابت می کنند یا با دختران و/یا هوبی شیطنت می کنم
[ترجمه ترگمان]من همچنین کمی of هستم، چون اغلب می بینم که در باشگاه های سبک زندگی که در یک رویداد ورزشی رقابت می کنند یا با دختران و یا hubby رقابت می کنند، برهنه می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من همچنین کمی of هستم، چون اغلب می بینم که در باشگاه های سبک زندگی که در یک رویداد ورزشی رقابت می کنند یا با دختران و یا hubby رقابت می کنند، برهنه می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Linda was frightened to death by that exhibitionist.
[ترجمه گوگل]لیندا توسط آن نمایشگاهگرا تا حد مرگ ترسیده بود
[ترجمه ترگمان]لیندا با این exhibitionist از مرگ ترسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لیندا با این exhibitionist از مرگ ترسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I've always liked singing for an audience -- I guess I'm just an exhibitionist.
[ترجمه گوگل]من همیشه دوست داشتم برای تماشاگران آواز بخوانم - حدس میزنم که من فقط یک نمایشگاهگرا هستم
[ترجمه ترگمان]من همیشه دوست داشتم برای تماشاگران آواز بخونم - فکر کنم فقط یه exhibitionist
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من همیشه دوست داشتم برای تماشاگران آواز بخونم - فکر کنم فقط یه exhibitionist
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Most of the dresses in the show are unwearable, unless you're an exhibitionist.
[ترجمه گوگل]بیشتر لباسهای این نمایشگاه غیرقابل پوشیدن هستند، مگر اینکه اهل نمایشگاه باشید
[ترجمه ترگمان]بیشتر لباس ها در نمایش unwearable، مگر اینکه تو یک exhibitionist باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر لباس ها در نمایش unwearable، مگر اینکه تو یک exhibitionist باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I already explained how kink lead me to porn, and now that I'm here, I have to say that pornography and my exhibitionist sexuality influence my feminism.
[ترجمه گوگل]قبلاً توضیح دادم که چگونه کج خلقی مرا به سمت پورن سوق می دهد، و اکنون که اینجا هستم، باید بگویم که پورنوگرافی و تمایلات جنسی نمایشی من بر فمینیسم من تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]همین الان توضیح دادم که چقدر kink مرا به فیلم سوپر نشان می دهد، و حالا که اینجا هستم، باید بگویم که pornography و تمایلات جنسی my من را از زنان طرفداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همین الان توضیح دادم که چقدر kink مرا به فیلم سوپر نشان می دهد، و حالا که اینجا هستم، باید بگویم که pornography و تمایلات جنسی my من را از زنان طرفداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He's 26 now, and he works a full-time job, but he's a really, really BIG exhibitionist.
[ترجمه گوگل]او اکنون 26 سال دارد و یک شغل تمام وقت کار می کند، اما او یک نمایشگاه پرداز واقعا، واقعاً بزرگ است
[ترجمه ترگمان]او ۲۶ ساله است و کار تمام وقت انجام می دهد، اما واقعا یک exhibitionist بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ۲۶ ساله است و کار تمام وقت انجام می دهد، اما واقعا یک exhibitionist بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید