exhaling

جمله های نمونه

1. a bad smell exhaling from the kitchen
بوی بدی که از آشپزخانه برمی خاست

2. the locomotive was exhaling puffs of smoke into the blue sky
لوکوموتیو توده های دود را به طرف آسمان آبی بیرون می فرستاد.

انگلیسی به انگلیسی

• breathing out

پیشنهاد کاربران