exerciser


ورزگر، ورزش کننده، تمرین کننده

جمله های نمونه

1. The step-and-resistance exercisers also gained more strength, the researchers said.
[ترجمه گوگل]به گفته محققان، ورزشکاران گام و مقاومت نیز قدرت بیشتری کسب کردند
[ترجمه ترگمان]پژوهشگران گفتند که exercisers مقاومت و مقاومت نیز قدرت بیشتری به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you're an avid exerciser or live in a hot climate, you may need more.
[ترجمه گوگل]اگر یک ورزشکار مشتاق هستید یا در آب و هوای گرم زندگی می کنید، ممکن است به مقدار بیشتری نیاز داشته باشید
[ترجمه ترگمان]اگر یکی از افراد مشتاق هستید و یا در آب و هوای گرم زندگی می کنید، ممکن است بیشتر به آن نیاز داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The UI/Application Exerciser Monkey, usually called Monkey, is a command-line tool that sends pseudo-random streams of keystrokes, touches, and gestures to a device.
[ترجمه گوگل]UI/Application Exerciser Monkey که معمولاً Monkey نامیده می شود، ابزاری در خط فرمان است که جریان های شبه تصادفی ضربه های کلید، لمس ها و ژست ها را به دستگاه ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]رابط کاربری \/ برنامه exerciser میمون، که معمولا میمون نامیده می شود، یک ابزار خط فرمان است که جریان های شبه تصادفی of، لمس و اشاره به دستگاه را ارسال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Use alternate solutions like configuration proxy manager API exerciser or use the commands on the local machine.
[ترجمه گوگل]از راه حل های جایگزین مانند پیکربندی مدیر پروکسی API exerciser یا استفاده از دستورات در ماشین محلی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از راه حل های جایگزین مانند مدیر proxy پیکربندی API exerciser استفاده کنید و یا از دستورها روی دستگاه محلی استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You must first be a regular exerciser, though, says this trainer guy who likes to kick things into high gear.
[ترجمه گوگل]با این حال، شما ابتدا باید یک ورزشکار معمولی باشید
[ترجمه ترگمان]با این حال، شما باید ابتدا یک exerciser معمولی باشید، اما می گوید که این مربی که دوست دارد چیزهای زیادی را با دنده سنگین بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For experienced meditate exerciser, the different meditative methods and time make changes of brain electrical physiological activation rather autonomic nervous activation.
[ترجمه گوگل]برای تمرین‌کنندگان با تجربه مدیتیشن، روش‌های مختلف مراقبه و زمان، تغییراتی را در فعال‌سازی فیزیولوژیکی الکتریکی مغز به جای فعال‌سازی عصبی خودمختار ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]برای exerciser های مدیتیشن با تجربه، روش های مختلف تفکر و زمان تغییر فعالیت فیزیولوژیکی الکتریکی مغز را به جای فعال سازی عصبی خود عصبی ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Configuration Manager Proxy API Exerciser sample is a convenient way to do this.
[ترجمه گوگل]نمونه تمرین کننده Configuration Manager Proxy API یک راه راحت برای انجام این کار است
[ترجمه ترگمان]نمونه پیشکار Configuration API exerciser یک روش مناسب برای انجام این کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The energy created by the exerciser would power up the mobile devices, sparing the need to power them up at home.
[ترجمه گوگل]انرژی ایجاد شده توسط تمرین‌کننده، دستگاه‌های تلفن همراه را روشن می‌کند و نیازی به روشن کردن آنها در خانه ندارد
[ترجمه ترگمان]انرژی ایجاد شده توسط the، دستگاه های همراه را تامین خواهد کرد و نیاز به قدرت بخشیدن به آن ها در خانه را کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Exerciser Transfer Selector Switch: Permits selection of exercise with and without load transfer.
[ترجمه گوگل]سوئیچ انتخاب کننده انتقال ورزش: امکان انتخاب تمرین با و بدون انتقال بار را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]سوییچ کردن انتخاب کننده برای انتقال: انتخاب مجوزهای کار با و بدون انتقال بار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The present invention provides a sphincter exerciser for strengthening the sphincters of persons in an effort to prevent diseases, such as aconuresis or encopresis caused by weak sphincters.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک تمرین دهنده اسفنکتر برای تقویت اسفنکترهای افراد در تلاش برای جلوگیری از بیماری هایی مانند آکنورز یا انکوپرزیس ناشی از اسفنکترهای ضعیف ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود a exerciser برای تقویت the افراد در تلاش برای جلوگیری از بیماری ها مانند aconuresis یا encopresis ناشی از sphincters ضعیف فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pedal Exerciser User Weight Limit: 250 lbsPedal Exerciser One year manufacturer warranty.
[ترجمه گوگل]ورزشکار پدال محدودیت وزن کاربر: 250 پوند پدال ورزشکار یک سال گارانتی سازنده
[ترجمه ترگمان]محدودیت وزن کاربر محدود: ۲۵۰ lbsPedal exerciser exerciser یک سال گارانتی تولید کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With anti-slip feet, this exerciser is easily portable thanks to its lightweight design.
[ترجمه گوگل]این ورزشکار با داشتن پایه های ضد لغزش به دلیل طراحی سبک وزن به راحتی قابل حمل است
[ترجمه ترگمان]با پاهای anti، این exerciser به راحتی به لطف طراحی سبک وزن آن قابل جابجایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. METHODS:The lung functional exerciser was made of non poisonous medical plastic, a kind of inspiratory device that included a main measure barrel and gas flow volume measurement barrel in a time unit.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: تمرین‌کننده عملکردی ریه از پلاستیک پزشکی غیر سمی، نوعی دستگاه دمی که شامل بشکه اندازه‌گیری اصلی و بشکه اندازه‌گیری حجم جریان گاز در یک واحد زمان، ساخته شده بود
[ترجمه ترگمان]روش ها: The کارکردی شش از پلاستیک غیر سمی ساخته شد، نوعی دستگاه inspiratory که شامل یک بشکه اندازه گیری اصلی بشکه اندازه گیری حجم گاز در واحد زمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So, if you're an exerciser, the biggest changes first seen will be in abdominal fat.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر شما یک ورزشکار هستید، بزرگترین تغییراتی که برای اولین بار مشاهده می شود در چربی شکم خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر شما یک exerciser هستید، بزرگ ترین تغییرات مشاهده شده در ابتدا در چربی شکمی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The motivation for exerciser with different age group showed strong utilitarian and mental requirement will change with age increasing.
[ترجمه گوگل]انگیزه ورزشکاران با گروه های سنی مختلف نشان داد که نیازهای سودمندی و ذهنی قوی با افزایش سن تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]انگیزه برای exerciser با گروه سنی متفاوت نشان داد که انگیزه ذهنی و ذهنی قوی با افزایش سن تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] وسیله ای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسایل دستی برنامه ها و اتصالات سخت افزاری را ایجاد نموده و اصلاح نماید .

انگلیسی به انگلیسی

• athlete, person who exercises or trains

پیشنهاد کاربران

ورزشکار
I have been a professional exerciser a few years ago but now I am old
من چند سال پیش یک ورزشکار حرفه ای بودم اما الان پیر شده ام
تمرین دهنده، اسباب تمرین

بپرس