executory


اداری، اجرایی، انجامشی، اجرائی، قابل اجرادراینده مشروط بانجام شرطی

تخصصی

[حقوق] اجرایی، قابل اجرا، مشروط به انجام شرطی، مؤجل

انگلیسی به انگلیسی

• executive, having the power to execute laws and policy; to be carried out or executed

پیشنهاد کاربران

بپرس