executive session


(جلسه ی مجلس شورا یا کمیسیون و غیره) نشست محرمانه، نشست غیرعلنی

جمله های نمونه

1. We have too many executive sessions and conferences and retreats.
[ترجمه گوگل]ما جلسات اجرایی و کنفرانس ها و اعتکاف های زیادی داریم
[ترجمه ترگمان]ما تعداد زیادی جلسات اجرایی و کنفرانس و عقب نشینی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To enter executive session on such a subject, he had to be present to face the council and his accuser.
[ترجمه گوگل]وی برای ورود به جلسه اجرایی در چنین موضوعی باید برای رویارویی با شورا و شاکی خود حضور می یافت
[ترجمه ترگمان]برای وارد شدن به جلسه اجرایی در چنین موضوعی، باید برای مواجه شدن با شورا و شاکی حضور داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She waited patiently in council chambers for about two hours for the issue to be taken up in executive session.
[ترجمه گوگل]او حدود دو ساعت در اتاق شورا صبورانه منتظر بود تا این موضوع در جلسه اجرایی مطرح شود
[ترجمه ترگمان]او صبورانه حدود دو ساعت صبر کرد تا این مساله در جلسه اجرایی مطرح شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The School Board next week is expected to meet in executive session and determine how much it can afford to offer.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که هیئت مدیره مدرسه هفته آینده در جلسه اجرایی تشکیل جلسه دهد و تعیین کند که چقدر می تواند ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]هفته آینده انتظار می رود که هیات مدیره مدرسه در جلسه اجرایی شرکت کند و مشخص کند که چقدر می تواند هزینه ارائه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At the board meeting, when it came time to discuss bonuses, the board went into executive session, meaning I had to leave the room.
[ترجمه گوگل]در جلسه هیئت مدیره، زمانی که زمان بحث درباره پاداش ها فرا رسید، هیئت مدیره وارد جلسه اجرایی شد، یعنی من باید اتاق را ترک می کردم
[ترجمه ترگمان]در جلسه هیات مدیره، زمانی که برای بحث درباره مزایا، هیات مدیره به جلسه اجرایی رفت، به این معنی که باید اتاق را ترک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس