صفت ( adjective )
مشتقات: execrably (adv.), execrableness (n.)
مشتقات: execrably (adv.), execrableness (n.)
• (1) تعریف: of very poor quality; extremely inferior.
• متضاد: excellent
• مشابه: abominable
• متضاد: excellent
• مشابه: abominable
- This is an execrable wine that should never have been served to the guests.
[ترجمه گوگل] این شرابی است که هرگز نباید برای مهمان سرو می شد
[ترجمه ترگمان] این یک شراب نفرت انگیز است که هرگز نباید به مهمانان داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این یک شراب نفرت انگیز است که هرگز نباید به مهمانان داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: worthy of hatred or disgust; loathsome; detestable.
• متضاد: admirable
• مشابه: abominable, atrocious, beastly, despicable, heinous, loathsome, odious, sickening
• متضاد: admirable
• مشابه: abominable, atrocious, beastly, despicable, heinous, loathsome, odious, sickening
- He should receive the harshest penalty the state can inflict for such an execrable crime.
[ترجمه گوگل] او باید سخت ترین مجازاتی را که دولت می تواند برای چنین جنایتی محکوم کند دریافت کند
[ترجمه ترگمان] او باید سخت ترین مجازاتی را که دولت می تواند به چنین جنایت نفرت انگیز تحمیل کند، بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او باید سخت ترین مجازاتی را که دولت می تواند به چنین جنایت نفرت انگیز تحمیل کند، بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید