1. enemy fire made climbing the hill excruciatingly difficult
آتش دشمن بالا رفتن از تپه را بسیار دشوار می کرد.
2. He found the transition to boarding school excruciatingly painful.
[ترجمه گوگل]او انتقال به مدرسه شبانه روزی را بسیار دردناک می دانست
[ترجمه ترگمان]او گذار به مدرسه شبانه روزی را به شدت دردآور دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او گذار به مدرسه شبانه روزی را به شدت دردآور دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His poetry is excruciatingly bad.
[ترجمه گوگل]شعر او به طرز وحشتناکی بد است
[ترجمه ترگمان]شعر او بین هایت بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شعر او بین هایت بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The time frame is geologic, the pace excruciatingly slow.
[ترجمه گوگل]چارچوب زمانی زمین شناسی است، سرعت آن به طرز طاقت فرسایی کند است
[ترجمه ترگمان]چارچوب زمانی، زمین شناسی است، و سرعت آن بسیار آهسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چارچوب زمانی، زمین شناسی است، و سرعت آن بسیار آهسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. By removing the mystique immediately, you avoid the excruciatingly embarrassing guesswork by all and sundry.
[ترجمه گوگل]با حذف فوری رمز و راز، از حدس و گمان های خجالت آور همه و همه اجتناب می کنید
[ترجمه ترگمان]طبق این که the را از بین ببریم، از این حدس و guesswork که در همه جا هست اجتناب می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طبق این که the را از بین ببریم، از این حدس و guesswork که در همه جا هست اجتناب می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They were reconciled in the months before Brynner's excruciatingly painful death from cancer.
[ترجمه گوگل]آنها در ماههای قبل از مرگ دردناک براینر بر اثر سرطان آشتی کردند
[ترجمه ترگمان]در ماه های پیش از مرگ دردناک Brynner از سرطان، آشتی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ماه های پیش از مرگ دردناک Brynner از سرطان، آشتی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The dialogue is excruciatingly embarrassing.
[ترجمه گوگل]دیالوگ به طرز وحشتناکی شرم آور است
[ترجمه ترگمان]این گفتگو به طور excruciatingly خجالت آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گفتگو به طور excruciatingly خجالت آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His sad, excruciatingly well-behaved adolescence is inextricable from the progress of a doomed friendship with an eccentric schoolmate, Smallgods.
[ترجمه گوگل]دوران نوجوانی غمگین و آزاردهنده او با رفتار خوب، از پیشرفت یک دوستی محکوم به فنا با یک هم مدرسه ای عجیب و غریب، اسمال گادز، جدا نشدنی است
[ترجمه ترگمان]دوران نوجوانی و well او از پیشرفت دوستی محکوم به فنا شده با an عجیب و غریب inextricable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوران نوجوانی و well او از پیشرفت دوستی محکوم به فنا شده با an عجیب و غریب inextricable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To me his blogs are excruciatingly boring because they are all about models of cars.
[ترجمه گوگل]برای من وبلاگ های او به طرز طاقت فرسایی خسته کننده هستند زیرا همه آنها در مورد مدل های ماشین هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر من بلاگ های او به شدت خسته کننده هستند چون همه آن ها در مورد مدل های اتومبیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر من بلاگ های او به شدت خسته کننده هستند چون همه آن ها در مورد مدل های اتومبیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. "The treatment would have been excruciatingly painful because the vibrations would have been very low and very strong, " said Professor Alfredo Coppola of Rome University's human biology department.
[ترجمه گوگل]پروفسور آلفردو کاپولا از دپارتمان زیست شناسی انسانی دانشگاه رم گفت: «این درمان بسیار دردناک بود زیرا ارتعاشات بسیار کم و بسیار قوی بودند
[ترجمه ترگمان]پروفسور آلفردو Coppola از دپارتمان بیولوژی انسانی دانشگاه رم گفت: \" این درمان به طور excruciatingly دردناک بود، زیرا ارتعاشات بسیار پایین و بسیار قوی بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پروفسور آلفردو Coppola از دپارتمان بیولوژی انسانی دانشگاه رم گفت: \" این درمان به طور excruciatingly دردناک بود، زیرا ارتعاشات بسیار پایین و بسیار قوی بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Even the dog - DotComDog - seems excruciatingly self - aware.
[ترجمه گوگل]حتی سگ - DotComDog - به طرز وحشتناکی از خود آگاه به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]حتی سگ - DotComDog - کاملا آگاه به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی سگ - DotComDog - کاملا آگاه به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The ball hit him excruciatingly in the most sensitive part of his anatomy.
[ترجمه گوگل]توپ در حساس ترین قسمت آناتومی او به طرز وحشتناکی به او برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]گلوله به شدت به قسمت حساس و حساس بدنش اصابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گلوله به شدت به قسمت حساس و حساس بدنش اصابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was excruciatingly boring work.
[ترجمه گوگل]این کار به طرز طاقت فرسایی خسته کننده بود
[ترجمه ترگمان]این یه کار خسته کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یه کار خسته کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Diverse management would happen in the natural course of things without paying excruciatingly careful attention to balance.
[ترجمه گوگل]مدیریت متنوع در مسیر طبیعی همه چیز بدون توجه دقیق و طاقت فرسا به تعادل اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]مدیریت متنوع در مسیر طبیعی همه چیز رخ می دهد بدون اینکه به طور excruciatingly توجه دقیق به تعادل داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدیریت متنوع در مسیر طبیعی همه چیز رخ می دهد بدون اینکه به طور excruciatingly توجه دقیق به تعادل داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید