excreta


معنی: مدفوعات، فضولات
معانی دیگر: (موادی که از بدن بیرون داده می شود مثل عرق و پیشاب) برون تراوه، پیشاب، عرق (وغیره)، برون ریزه ها، پالیدگان، پالیده، فضولات بدن

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
مشتقات: excretal (adj.)
• : تعریف: substances that are excreted from the body, such as sweat and urine.

جمله های نمونه

1. Nothing on day three, but watch for fish excreta.
[ترجمه گوگل]در روز سوم چیزی نیست، اما مراقب فضولات ماهی باشید
[ترجمه ترگمان]، روز سوم هیچی نیست ولی حواست به ماهی excreta باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fish package their excreta into a thin gelatinous tube before disposal.
[ترجمه گوگل]ماهی ها فضولات خود را قبل از دور ریختن در یک لوله ژلاتینی نازک بسته بندی می کنند
[ترجمه ترگمان]ماهی بسته خود را در یک لوله نازک gelatinous قبل از مصرف بسته بندی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They do not feed on fish excreta and waste matter.
[ترجمه گوگل]آنها از فضولات ماهی و مواد زائد تغذیه نمی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها غذای ماهی و مواد زائد را تغذیه نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All excreta is eventually metabolized, often by forms of life that are very different from those that produced it.
[ترجمه گوگل]تمام فضولات در نهایت متابولیزه می شوند، اغلب توسط اشکال زندگی که بسیار متفاوت از آنهایی هستند که آن را تولید کرده اند
[ترجمه ترگمان]همه excreta در نهایت metabolized هستند، اغلب با اشکال زندگی که بسیار متفاوت از آن هایی هستند که آن را تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On one occasion excreta was placed in the fridge and there was an unexplained minor fire.
[ترجمه گوگل]یک بار فضولات در یخچال گذاشته شد و یک آتش سوزی جزئی غیر قابل توضیح رخ داد
[ترجمه ترگمان]یک دفعه excreta را در یخچال گذاشته بودند و یک آتش سوزی کوچک و غیرقابل توضیحی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The excreta not because of weightlessness, but will scatter to the installment outside.
[ترجمه گوگل]مدفوع نه به دلیل بی وزنی، بلکه به قسط بیرون پراکنده می شود
[ترجمه ترگمان]The نه به خاطر بی وزنی، بلکه به قسط بیرون پراکنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The excreta of humans and land animals contain soluble refractory organic matter.
[ترجمه گوگل]فضولات انسان و حیوانات خشکی حاوی مواد آلی نسوز محلول است
[ترجمه ترگمان]The انسان ها و حیوانات زمین حاوی مواد آلی محلول soluble هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The collected excreta are homogenized, dried and finely ground.
[ترجمه گوگل]فضولات جمع آوری شده همگن، خشک و ریز آسیاب می شوند
[ترجمه ترگمان]The جمع آوری شده یکدست، خشک و دقیق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unilateral nasal white or grey neoplasms with continuous excreta or foul smell and nasal vestibule anabrosis should be first considered to be possible secondary nasal stones of nasal foreign bodies.
[ترجمه گوگل]نئوپلاسم های سفید یا خاکستری بینی یک طرفه با مدفوع مداوم یا بوی بد و آنابروز دهلیز بینی باید ابتدا به عنوان سنگ های ثانویه بینی اجسام خارجی بینی در نظر گرفته شوند
[ترجمه ترگمان]یک ماده در بینی یک جانبه و یا بوی زننده و یا بوی زننده و مجاری بینی، باید ابتدا به عنوان حفره های بینی در مجاری بینی و مجاری بینی در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nitrogen turnover from grazing livestock excreta is the key process in the nitrogen cycle of pasture ecosystems.
[ترجمه گوگل]گردش نیتروژن حاصل از چرای فضولات دام، فرآیند کلیدی در چرخه نیتروژن اکوسیستم های مرتعی است
[ترجمه ترگمان]جابجایی نیتروژن از چریدن دام ها، فرآیندی مهم در چرخه نیتروژن اکوسیستم ها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The excreta of aquatic animals - fish, frogs, turtles, snakes, etc - contain similar refractory materials.
[ترجمه گوگل]فضولات آبزیان - ماهی، قورباغه، لاک پشت، مار و غیره - حاوی مواد نسوز مشابهی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از حیوانات آبزی - ماهی، قورباغه ها، لاک پشت ها، مارها و غیره - حاوی مواد refractory مشابه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Another example is the water-borne pathogen Cryptosporidium, a minute organism found in the excreta of farm animals.
[ترجمه گوگل]مثال دیگر پاتوژن آب کریپتوسپوریدیوم است، یک ارگانیسم کوچک که در فضولات حیوانات مزرعه یافت می شود
[ترجمه ترگمان]مثال دیگر پاتوژن ها، یک ارگانیسم minute که در the حیوانات مزرعه یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many prisoners spread their cell walls with their own excreta.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زندانیان با مدفوع خود دیوارهای سلول خود را پهن می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زندانیان دیواره ای سلولی خود را با excreta خود گسترش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Humans usually become infected with Lassa virus from exposure to excreta of infected Mastomys.
[ترجمه گوگل]انسان ها معمولاً از تماس با فضولات ماستومی های آلوده به ویروس لاسا آلوده می شوند
[ترجمه ترگمان]انسان ها معمولا از قرار گرفتن در معرض سرایت ویروس Mastomys آلوده به ویروس Lassa آلوده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدفوعات (اسم)
excrements, excreta, rejectamenta

فضولات (اسم)
residue, reject, refuse, garbage, excreta

انگلیسی به انگلیسی

• matter which has been discharged from the body, waste matter (i.e. feces), excrement
excreta is waste matter such as urine, sweat, or faeces, which is passed out of a person's or animal's body; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : excrete
✅️ اسم ( noun ) : excretion / excreta / excrement
✅️ صفت ( adjective ) : excretory / excremental / excrementitious
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس