excommunicate


معنی: طرد کردن، تکفیر کردن
معانی دیگر: (از کلیسا اخراج و از مراسم مذهبی مانند ازدواج یا کفن و دفن محروم کردن) تکفیر کردن، بی دین خواندن، تکفیر شده، تکفیری، آدم تکفیر شده

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: excommunicates, excommunicating, excommunicated
• : تعریف: to exclude, by formal order, from the privileges of membership and communion in the Roman Catholic Church.
اسم ( noun )
• : تعریف: one who has been excommunicated.
صفت ( adjective )
مشتقات: excommunication (n.), excommunicator (n.)
• : تعریف: excommunicated.

جمله های نمونه

1. The Chinese Christians, therefore, practically excommunicate themselves from their own clan.
[ترجمه گوگل]بنابراین مسیحیان چینی عملاً خود را از قبیله خود تکفیر می کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین مسیحیان چینی عملا خود را از قبیله خود طرد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The church excommunicated him, and he gave them groats for pease, he excommunicated them.
[ترجمه گوگل]کلیسا او را تکفیر کرد، و او به آنها غلات برای نخود داد، او آنها را تکفیر کرد
[ترجمه ترگمان]کلیسا او را تکفیر کرد، و او them را به pease داد و آن ها را تکفیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was excommunicated from the church.
[ترجمه محمد مهدی] او از کلیسا طرد شد
|
[ترجمه گوگل]او از کلیسا تکفیر شد
[ترجمه ترگمان]از کلیسا excommunicated می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. William was excommunicated in 1619 and Jacob in 163 although he had already refused to kneel at communion in 162
[ترجمه گوگل]ویلیام در سال 1619 و یعقوب در سال 163 تکفیر شدند، اگرچه او قبلاً از زانو زدن در مراسم عشای ربانی در سال 162 خودداری کرده بود
[ترجمه ترگمان]ویلیام در سال ۱۶۱۹ و یعقوب در ۱۶۳ مورد تکفیر قرار گرفت، هر چند که در سال ۱۶۲ از زانو زدن در مراسم عشا ربانی خودداری کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If Miguel were excommunicated, Careta would probably turn his back on him if he saw him on the street.
[ترجمه گوگل]اگر میگل تکفیر می شد، کارتا احتمالاً اگر او را در خیابان می دید به او پشت می کرد
[ترجمه ترگمان]اگر Miguel excommunicated می شد، Careta می شد اگر او را در خیابان می دید به او پشت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You'd have us excommunicated and hanged inside a month.
[ترجمه گوگل]شما می خواهید ما را تکفیر کنند و در عرض یک ماه به دار آویخته شوند
[ترجمه ترگمان]تو ما را تکفیر کرده و در عرض یک ماه به دار آویخته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They could not enter the church, were excommunicated and were never to eat meat.
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانستند وارد کلیسا شوند، تکفیر شدند و هرگز نباید گوشت بخورند
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانستند وارد کلیسا شوند، تکفیر شده بودند و هرگز گوشت نمی خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was excommunicated in his early manhood from his synagogue on account of his unorthodox opinions.
[ترجمه گوگل]او در اوایل جوانی از کنیسه اش به دلیل عقاید غیرمتعارفش تکفیر شد
[ترجمه ترگمان]او در دوران جوانی خود از کنیسه خود به خاطر نظرات نامتعارف خود تکفیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was excommunicated from the Pack.
[ترجمه گوگل]او از گروه طرد شد
[ترجمه ترگمان]او از قبیله تکفیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But, do we excommunicate trained professionals, quality personnel, because of it?
[ترجمه گوگل]اما آیا ما به خاطر آن متخصصان آموزش دیده و پرسنل با کیفیت را تکفیر می کنیم؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا ما افراد حرفه ای آموزش دیده، پرسنل با کیفیت را به خاطر آن excommunicate؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The second excommunicated all clergy who did homage to laymen for ecclesiastical possessions, as well as those who associated with them afterwards.
[ترجمه گوگل]دومی، همه روحانیونی را که به خاطر دارایی های کلیسایی به افراد غیر روحانی ادای احترام می کردند، و همچنین کسانی که پس از آن با آنها ارتباط داشتند، تکفیر کرد
[ترجمه ترگمان]دوم، همه روحانیان را تکفیر کرد که برای اموال کلیسا، و همچنین کسانی که بعدها با آنان در ارتباط بودند، بیعت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When Ambrose heard of this he excommunicated Theodosius and refused to give him the sacraments until he had done public penance.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آمبروز این را شنید، تئودوسیوس را تکفیر کرد و تا زمانی که توبه عمومی انجام نداد، از دادن مراسم مقدس به او خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی امبروس از این موضوع شنید، Theodosius را تکفیر کرد و از دادن آیینه ای مقدس به او تا زمانی که توبه کرده بود امتناع ورزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Its no longer possible to excommunicate someone already excommunicated.
[ترجمه گوگل]دیگر نمی توان فردی را که قبلا تکفیر شده است تکفیر کرد
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توان کسی را تکفیر کرد و تکفیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Vatican says it expects to excommunicate two men who were ordained as Catholic Bishops in China this week without the approval of Pope Benedict.
[ترجمه گوگل]واتیکان می گوید انتظار دارد دو مردی را که این هفته بدون تایید پاپ بندیکت به عنوان اسقف کاتولیک در چین تعیین شده بودند، تکفیر کند
[ترجمه ترگمان]واتیکان می گوید که انتظار دارد دو مرد را که در این هفته به عنوان اسقف کاتولیک در چین منصوب شده اند را بدون تایید پاپ بندیکت به excommunicate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طرد کردن (فعل)
banish, reject, discard, excommunicate

تکفیر کردن (فعل)
excommunicate

انگلیسی به انگلیسی

• exclude from the rites of the church, banish, expel, ostracize
if a roman catholic is excommunicated by the church as a punishment for a major wrong that they have done, it is publicly and officially stated that the person is no longer allowed to be a member of the roman catholic church.

پیشنهاد کاربران

ابراز بیزاری کردن، طرد کردن، کنار گذاشتن
اخراج شدن
طَردیدَن.
بُروگُروهیدَن.
طردکردن

بپرس