excogitate


معنی: اندیشیدن، از خود در آوردن، ابتکار کردن، ابداع کردن
معانی دیگر: (بادقت و به طور کامل) اندیشیدن، تعمق کردن، ژرف اندیش کردن

جمله های نمونه

1. Objective To excogitate a method for extracting DNA from Bulbus Lilii to be appropriate for RAPD analysis.
[ترجمه گوگل]هدف: کشف روشی برای استخراج DNA از Bulbus Lilii که برای تجزیه و تحلیل RAPD مناسب باشد
[ترجمه ترگمان]هدف To روشی برای استخراج DNA از Bulbus Lilii برای آنالیز RAPD مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To excogitate Alisma orientate(Sam. ) Juzep. flower bolt Cultivating and standardization cultivating technology of field planting management.
[ترجمه گوگل]هدف برای برانگیختن Alisma orientate(Sam ) Juzep گل پیچ فناوری کشت و استانداردسازی کشت مدیریت کاشت مزرعه
[ترجمه ترگمان]هدف برای excogitate Alisma orientate (سام)Juzep پرورش گل و استاندارد کردن تکنولوژی مدیریت کاشت رشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods Analyze the hiding mechanism of new Trojan proceeding from the principle of SPI technique and excogitate a method to check and clean this type of Trojan accordingly.
[ترجمه گوگل]روش‌ها مکانیسم پنهان‌سازی تروجان جدید را بر اساس اصل تکنیک SPI تجزیه و تحلیل کنید و روشی را برای بررسی و پاکسازی این نوع تروجان بر این اساس کشف کنید
[ترجمه ترگمان]روش های آنالیز مکانیزم پنهان Trojan جدید از اصل تکنیک SPI و excogitate یک روش برای بررسی و تمیز کردن این نوع of بر طبق آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The scientist must stop to observe and start to excogitate.
[ترجمه گوگل]دانشمند باید برای مشاهده متوقف شود و شروع به تجسس کند
[ترجمه ترگمان]دانشمند باید متوقف شود و شروع به excogitate کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On the other hand, the rapid development of electronics and communication technology have provided the chance to excogitate the intelligent houses.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، توسعه سریع الکترونیک و فناوری ارتباطات، فرصتی برای کشف خانه های هوشمند فراهم کرده است
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، توسعه سریع تکنولوژی الکترونیکی و ارتباطات این فرصت را به ارمغان آورده است که خانه های هوشمند را نابود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This paper finds the method to solve the problem for using ET2000 system for teaching and providing reference for the soft excogitate people.
[ترجمه گوگل]این مقاله روشی را برای حل مشکل استفاده از سیستم ET2000 برای آموزش و ارائه مرجع برای افراد نرم‌افزار پیدا می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی را برای حل مساله استفاده از سیستم ET۲۰۰۰ برای آموزش و فراهم کردن مرجع برای افراد نرم excogitate پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اندیشیدن (فعل)
hatch, think, contemplate, speculate, excogitate

از خود در آوردن (فعل)
invent, dream up, excogitate, fabricate

ابتکار کردن (فعل)
initiate, excogitate, schematize

ابداع کردن (فعل)
invent, excogitate, mastermind

انگلیسی به انگلیسی

• discover, invent

پیشنهاد کاربران

بپرس