excluding


باستثناى

جمله های نمونه

1. excluding the children, everyone was invited
به جز بچه ها همه دعوت شده بودند.

2. the effective number of wage earners excluding part-timers
شمار واقعی مزد بگیران به استثنای نیمه وقت ها

3. Try excluding sugar and fat from your diet.
[ترجمه گوگل]سعی کنید قند و چربی را از رژیم غذایی خود حذف کنید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید شکر و چربی را از رژیم غذایی خود حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The shop is open seven days a week excluding Christmas Day.
[ترجمه گوگل]این فروشگاه هفت روز در هفته به استثنای روز کریسمس باز است
[ترجمه ترگمان]این مغازه هفت روز هفته به جز روز کریسمس باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I can see no merit in excluding the child from school.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم هیچ فایده ای در کنار گذاشتن کودک از مدرسه ببینم
[ترجمه ترگمان]من هیچ شایستگی و شایستگی برای محروم کردن بچه از مدرسه نمی بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By excluding children from pubs we are effectively excluding many parents.
[ترجمه گوگل]با حذف کودکان از میخانه ها، ما در واقع بسیاری از والدین را حذف می کنیم
[ترجمه ترگمان]با محروم کردن کودکان از pubs، ما به طور موثر بسیاری از والدین را محروم می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The aircraft carries 461 people excluding the crew and cabin staff.
[ترجمه گوگل]این هواپیما 461 نفر را بدون احتساب خدمه و کارکنان کابین حمل می کند
[ترجمه ترگمان]این هواپیما ۴۶۱ تن را به جز خدمه و کارکنان کابین حمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Inflation in Britain, excluding oil and petrol, is 6 %, and prices of goods are falling.
[ترجمه گوگل]تورم در بریتانیا، بدون احتساب نفت و بنزین، 6 درصد است و قیمت کالاها در حال کاهش است
[ترجمه ترگمان]تورم در بریتانیا، به استثنای نفت و بنزین، ۶ درصد است و قیمت کالاها کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Excluding the gain, the Redmond, Washington-based software company said per-share earnings rose to 87 cents.
[ترجمه گوگل]بدون احتساب سود، شرکت نرم افزاری مستقر در ردموند واقع در واشنگتن گفت که درآمد هر سهم به 87 سنت افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]ردم وند که یک شرکت نرم افزاری مستقر در واشنگتن است گفت که صرف نظر از این دستاورد، درآمده ای مشترک به ۸۷ سنت افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Excluding one-third of the population does violence to the principles of democracy.
[ترجمه گوگل]حذف یک سوم از جمعیت به اصول دموکراسی تجاوز می کند
[ترجمه ترگمان]محروم کردن یک سوم جمعیت باعث خشونت به اصول دموکراسی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Operating profit grew by 14%, excluding exceptional items.
[ترجمه گوگل]سود عملیاتی بدون احتساب موارد استثنایی 14 درصد رشد کرد
[ترجمه ترگمان]سود عملیاتی تا ۱۴ % افزایش یافت، به استثنای موارد استثنایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tickets are £10 per night, excluding booking fee, from the Academy Box Office.
[ترجمه گوگل]بلیط ها 10 پوند در هر شب، بدون احتساب هزینه رزرو، از گیشه آکادمی است
[ترجمه ترگمان]بلیط ها ۱۰ پوند در هر شب است، به استثنای هزینه بلیط، از اداره کادر آکادمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But for most Tories, excluding a minority who thought he was too soft, this budget was welcome relief.
[ترجمه گوگل]اما برای اکثر محافظه‌کاران، به استثنای اقلیتی که فکر می‌کردند او خیلی نرم است، این بودجه کمک خوبی بود
[ترجمه ترگمان]اما برای بسیاری از محافظه کاران، به استثنای اقلیتی که فکر می کردند او بیش از حد نرم است، این بودجه از آرامش استقبال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And, excluding oil and other erratic items, the underlying deficit with non-EC countries went up to £711m in April.
[ترجمه گوگل]و بدون احتساب نفت و سایر اقلام نامنظم، کسری اساسی با کشورهای غیر اتحادیه اروپا در آوریل به 711 میلیون پوند افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]و به استثنای نفت و سایر اقلام غیرقابل پیش بینی، کسری اساسی با کشورهای غیر EC در ماه آوریل به ۷۱۱ میلیون یورو افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] بدون احتساب، به استثنای، به جز

انگلیسی به انگلیسی

• not including
not including; apart from
you use excluding before mentioning a person or thing to show that you are not including them in your statement.

پیشنهاد کاربران

گوشه گیر و مردم گریز ( در مورد شخصیت فرد )
Not taking someone or something into account; except:
the holiday cost �180, excluding accommodation.
منهای، به جز، جدا از، بدون. . .
مجزا از. . .
منفرد
فارغ
مستثنی
بجز. به استثنای. به غیر از. مگر
مثال:
Excluding what is already past
مگر آنچه که پیش از این گذشته
�إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ�
- بدون احتساب
- بدون در نظر گرفتن
- بدون محاسبه
متسثنی، جدا کردن، به جز، به غیر از. . .
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : exclude
✅️ اسم ( noun ) : exclusion / exclusivity / exclusive / exclusiveness
✅️ صفت ( adjective ) : exclusive / exclusionary
✅️ قید ( adverb ) : exclusively
✅ حرف اضافه ( preposition ) : excluding
فارغ از
Excluding music, I have to say that we are exactly the same
با در نظر نگرفتن موسیقی ( به جز ) باید بگم که کاملا مثل هم هستیم
در اینجا معنی به جز میده. مثل Regardless و Except میمونه
مثلا میتونستیم به این صورت هم جمله ی بالا رو بگیم :
Except Music
Regardless of Music
محرومیت

بپرس