1. he spoke in an exclamatory tone
با آهنگی عتاب آمیز حرف می زد.
2. The exclamatory markers are especially important for the recognition of the non - typical exclamatory intonation.
[ترجمه گوگل]نشانگرهای تعجبی به ویژه برای تشخیص لحن تعجبی غیر معمول مهم هستند
[ترجمه ترگمان]مارکرهای exclamatory برای به رسمیت شناختن حرکات غیر معمول exclamatory مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The exclamatory form emphasizes a statement ( either declarative or imperative ) with an exclamation point (! ).
[ترجمه گوگل]شکل تعجب بر یک جمله (اعلامی یا امری) با علامت تعجب (!) تأکید می کند
[ترجمه ترگمان]شکل exclamatory بر یک بیانیه (یا یک اظهارنامه یا الزامی)با علامت تعجب تاکید می کند (!)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Exclamatory mark resembles a heavy small horn, recounting the affection course that the hero has taken.
[ترجمه گوگل]علامت تعجب شبیه یک بوق کوچک سنگین است که دوره محبت قهرمان را بازگو می کند
[ترجمه ترگمان]علامت exclamatory شبیه یک بوق کوچک سنگین است، که نشان می دهد که این قهرمان چه مسیری را در پیش گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An exclamatory sentence should be followed by an exclamation mark.
[ترجمه گوگل]یک جمله تعجبی باید با علامت تعجب همراه شود
[ترجمه ترگمان]یک جمله تعجبی با علامت تعجب به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was goggle - eyed Before the exclamatory nature of her feminine characteristics.
[ترجمه گوگل]او در برابر ماهیت تعجب آمیز ویژگی های زنانه او چشمانی داشت
[ترجمه ترگمان]او قبل از طبیعت exclamatory ویژگی های زنانه اش به حیرت افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It is an exclamatory sentence, isn't it?
[ترجمه گوگل]جمله تعجبی است، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]این جمله exclamatory است، این طور نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He found himself considering how different were these two sisters, Agnes vehement, voluble, exclamatory.
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که این دو خواهر چقدر متفاوت هستند، اگنس سرسخت، پرحرف، و تعجب
[ترجمه ترگمان]او خود را در نظر گرفته بود که این دوخواهر چقدر با این دوخواهر فرق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This friend in " last, left a few tremendous exclamatory mark again and again. "
[ترجمه گوگل]این دوست در "آخرین، بارها و بارها چند علامت تعجبی فوق العاده از خود به جای گذاشت "
[ترجمه ترگمان]این دوست در سال گذشته، بارها و بارها علامت منفی زیادی باقی گذاشت \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Since 2005 since China of make one's bow, hair mercer associate of China created miracle of exclamatory making a person.
[ترجمه گوگل]از سال 2005 از زمان ساخت کمان چینی، شریک مرسر مو چین معجزه ای از ساختن تعجب برانگیز ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]از سال ۲۰۰۵ که چین در برابر چین تعظیم می کند، mercer هم کار China چین معجزه ای را ایجاد کرده است که باعث ایجاد یک فرد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Present product is too too insipid, middle, actually we can be created a few make a person more exclamatory thing.
[ترجمه گوگل]محصول حاضر بیش از حد بی مزه است، وسط، در واقع ما می توانیم چند نفر را ایجاد کنیم تا یک چیز تعجب برانگیزتر کنیم
[ترجمه ترگمان]محصول فعلی خیلی بی مزه است، وسط، در حقیقت ما می توانیم تعداد کمی از آن را خلق کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Pledge with uncommon ability of makings and precious choicely puissant make a design of tide of exclamatory making a person and natural colour.
[ترجمه گوگل]عهد با توانایی غیرمعمول ساختن و گرانبها و گرانبها، طرحی از جزر و مد تعجب آور ساختن یک فرد و رنگ طبیعی
[ترجمه ترگمان]تعهد با توانایی غیر معمول نشانه ها و choicely گران بها، طراحی موجی از exclamatory را که فردی و رنگ طبیعی می سازد، به وجود می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید