1. The letter was peppered with exclamation marks.
[ترجمه گوگل]نامه با علامت تعجب پر شده بود
[ترجمه ترگمان]این نامه حاکی از علامت تعجب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The author used three exclamation marks at the end of the last sentence to wake up the readers.
[ترجمه گوگل]نویسنده برای بیدار کردن خوانندگان از سه علامت تعجب در پایان جمله آخر استفاده کرده است
[ترجمه ترگمان]نویسنده از سه علامت تعجب در پایان جمله آخر برای بیدار کردن خوانندگان استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. One is the exclamation mark, used twice.
[ترجمه گوگل]یکی علامت تعجب است که دو بار استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]یکی علامت تعجب است که دو بار بکار می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wind brings a dandelion drift of exclamation marks, and the thrush types an against a stone.
[ترجمه گوگل]باد علامت تعجب قاصدک را به همراه می آورد و برفک برفک در مقابل سنگ قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]باد حرکت قاصدک را با علامت تعجب به ارمغان می آورد و انواع مرغ توکا را بر روی یک سنگ به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Then exclamation marks abound, and she uses verbs in the imperative to heighten the drama of her warning to humanity.
[ترجمه گوگل]سپس علائم تعجب فراوان است و او از افعال در امر امری استفاده می کند تا نمایش هشدار خود را به بشریت افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]پس از آن علامت تعجب فراوان است، و از افعال لازم برای بالا بردن درام هشدار او به بشریت استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But those rather racy exclamation marks are a surprise.
[ترجمه گوگل]اما آن علائم تعجب نسبتاً خشن مایه تعجب است
[ترجمه ترگمان]اما جای آن علامت تعجب آوری مایه شگفتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And I mean that exclamation mark.
8. It screams with exclamation marks about the dizzy heights of certain walks and the lack of twilight in Madeira.
[ترجمه گوگل]با علائم تعجب در مورد ارتفاعات سرگیجه برخی از پیاده روی ها و نبود گرگ و میش در مادیرا فریاد می زند
[ترجمه ترگمان]فریادهای بلند و حاکی از تعجب در ارتفاع سرگیجه و عدم روشنایی شفق در مادی را بر زبان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. (exclamation mark) and provide :N, where 0 refers to the command name, 1 refers to the first argument, and so on.
[ترجمه گوگل](علامت تعجب) و :N را ارائه دهید که 0 به نام دستور اشاره دارد، 1 به آرگومان اول و غیره اشاره دارد
[ترجمه ترگمان](علامت تعجب)و ارایه: N، که در آن صفر به نام فرمان اشاره دارد، ۱ به آرگومان اول اشاره دارد، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She added a big exclamation mark at the end of this letter.
[ترجمه گوگل]او در پایان این نامه یک علامت تعجب بزرگ اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]در پایان این نامه علامت تعجب آمیزی اضافه کرد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Could you find the exclamation mark in the photo?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید علامت تعجب را در عکس پیدا کنید؟
[ترجمه ترگمان]میشه علامت تعجب رو تو عکس پیدا کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. An exclamatory sentence should be followed by an exclamation mark.
[ترجمه گوگل]یک جمله تعجبی باید با علامت تعجب همراه شود
[ترجمه ترگمان]یک جمله تعجبی با علامت تعجب به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If a message requires exclamation mark, you should probably contact the person by phone or face - to - face.
[ترجمه گوگل]اگر پیامی نیاز به علامت تعجب دارد، احتمالاً باید از طریق تلفن یا چهره به چهره با آن شخص تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]اگر یک پیغام به علامت تعجب نیاز دارد، شما احتمالا باید با فرد از طریق تلفن و یا رودررو تماس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The exclamation mark is an escape character that lets you issue operating system commands from either interactive input mode or batch mode.
[ترجمه گوگل]علامت تعجب یک کاراکتر فرار است که به شما امکان می دهد دستورات سیستم عامل را از حالت ورودی تعاملی یا حالت دسته ای صادر کنید
[ترجمه ترگمان]علامت تعجب یک ویژگی فرار است که به شما اجازه می دهد از حالت ورودی تعاملی و یا حالت دسته ای فرمان سیستم عامل را صادر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید