excision


معنی: قطع، برش
معانی دیگر: شکافتن

جمله های نمونه

1. surgical excision of part or all of the stomach.
[ترجمه گوگل]برداشتن قسمتی یا تمام معده با جراحی
[ترجمه ترگمان] عمل جراحی از وسط معده یا همه معده ش استفاده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The authors demanded excision of foreign words.
[ترجمه گوگل]نویسندگان خواستار حذف کلمات خارجی شدند
[ترجمه ترگمان]نویسندگان آن رفع کلمات خارجی را خواستار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If so, is the excision of the unenforceable part capable of being achieved without other addition or modification?
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، آیا برداشتن قسمت غیرقابل اجرا بدون افزودن یا اصلاح دیگر قابل انجام است؟
[ترجمه ترگمان]اگر این مساله به گونه ای باشد که بخش بی طرف قادر به دستیابی به اضافه یا اصلاح دیگر باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pouch excision, which occurred in 30% of the first 50 patients was undertaken in only 4% in the last 68 patients.
[ترجمه گوگل]برداشت کیسه ای که در 30 درصد از 50 بیمار اول رخ داد، در 68 بیمار آخر تنها در 4 درصد انجام شد
[ترجمه ترگمان]pouch برش، که در ۳۰ % اول از ۵۰ بیمار اول رخ داد، تنها ۴ درصد در ۶۸ بیمار گذشته انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Leaf excision alone has little effect on pin induction in tomato plants.
[ترجمه گوگل]برداشت برگ به تنهایی تأثیر کمی بر القای سنجاق در گیاه گوجه فرنگی دارد
[ترجمه ترگمان]تنها برش برگ تاثیر کمی بر القای سوزن در گیاهان گوجه فرنگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Excision biopsy was carried out and before the result was available the patient deteriorated rapidly and died.
[ترجمه گوگل]بیوپسی اکسیزیون انجام شد و قبل از اینکه نتیجه مشخص شود بیمار به سرعت وخیم شد و فوت کرد
[ترجمه ترگمان]بیوپسی excision انجام شد و قبل از این که نتیجه در دسترس باشد بیمار به سرعت روبه وخامت گذاشت و مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The total choledochal cyst excision, with Roux -en-Y hepaticojejunostomy is effective in the treatment of congenital choledochal cyst.
[ترجمه گوگل]برداشتن کامل کیست کلدوک با هپاتیک ژونوستومی Roux -en-Y در درمان کیست کلدوک مادرزادی موثر است
[ترجمه ترگمان]تمام choledochal excision، با رو کس، در درمان کیست مادرزادی بسیار موثر واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion. Wide or marginal en bloc excision of sacral chordoma and chondrosarcoma is associated with significant improvement in disease-free survival with acceptable perioperative morbidity rate.
[ترجمه گوگل]نتیجه برداشتن کامل یا حاشیه ای کوردوما ساکروم و کندروسارکوم با بهبود قابل توجهی در بقای عاری از بیماری با میزان عوارض حین عمل قابل قبول همراه است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری برش گسترده یا حاشیه ای در برش sacral chordoma و chondrosarcoma با بهبود قابل توجهی در بقای عاری از بیماری با نرخ شیوع perioperative قابل قبولی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After the tumor excision, the oral defect was reconstructed with myocutaneous platysma flap which had submandibular pedicle and contained external jugular vein.
[ترجمه گوگل]پس از برداشتن تومور، نقص دهان با فلپ پلاتیسمای میوکوتنئوس که دارای ساقه زیر فکی و حاوی ورید ژوگولار خارجی بود، بازسازی شد
[ترجمه ترگمان]پس از برش در برش، نقص دهانی با دریچه myocutaneous platysma که submandibular pedicle را داشت و حاوی سیاه رگ گردنی خارجی بود، بازسازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The excision of the clause has been decided.
[ترجمه گوگل]حذف این بند تصمیم گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]در مورد برش این بند تصمیم گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: Using the excision of subcutaneous tissue to treat axillary osmidrosis.
[ترجمه گوگل]روش کار: استفاده از برش بافت زیر جلدی برای درمان اسمیدروز زیر بغل
[ترجمه ترگمان]روش ها: استفاده از برش بافت زیر جلدی برای درمان axillary osmidrosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods: After excision of submaxillary gland, changes of enzymes and metabolite related to testosterone synthesis in Leydig cells were studied through enzyme histochemistry and image analysis.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: پس از برداشتن غده زیر فکی، تغییرات آنزیم‌ها و متابولیت‌های مربوط به سنتز تستوسترون در سلول‌های لیدیگ با استفاده از هیستوشیمی آنزیمی و آنالیز تصویر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: پس از برش of submaxillary، تغییر آنزیم ها و متابولیت های مربوط به سنتز testosterone در سلول های Leydig از طریق آنالیز آنزیم و آنالیز تصویر مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods:Excision of inferior segmental esophagus and cardia of stomach and cardioplasty were performed in 72 cases of patients with achalasia.
[ترجمه گوگل]روش کار: 72 مورد از بیماران مبتلا به آشالازی، برداشتن قسمت تحتانی مری و کاردیای معده و کاردیوپلاستی انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: excision از مری segmental inferior و cardia شکم و cardioplasty در ۷۲ مورد بیمار با achalasia انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results Total removal of the tumor, excision of the suprasellar tumor wall, and coagulation of the intrasellar tumor wall were achieved in 1cases (80. 9%).
[ترجمه گوگل]حذف ResultsTotal تومور، برداشتن دیواره تومور suprasellar، و انعقاد دیواره تومور intrasellar در 1 مورد (80 9٪) به دست آمد
[ترجمه ترگمان]نتایج حاکی از آن است که برش کل تومور، برش دیواره تومور suprasellar و انعقاد دیواره تومور intrasellar در ۱ مورد (۸۰)به دست آمده است ۹ %)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Excision of brow fat pad is an extremely valuable adjunct to blepharoplasty surgery in some patient with heaviness and bulkiness in the lateral upper orbital region.
[ترجمه گوگل]برداشتن پد چربی ابرو یک مکمل بسیار ارزشمند برای جراحی بلفاروپلاستی در برخی از بیماران با سنگینی و حجیمی در ناحیه جانبی اربیتال فوقانی است
[ترجمه ترگمان]در بعضی از بیمارانی که در ناحیه مداری بالایی قرار دارند، بخش چربی پیشانی بسیار با ارزش است و برای انجام عمل جراحی در بعضی از بیماران به شدت بسیار با ارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قطع (اسم)
cut, ablation, cutting, format, outage, disconnection, abscission, rupture, dissection, slack, dismemberment, positivism, concision, disruption, excision, resection, scissors, severance, tearing off

برش (اسم)
cut, cutting, abscission, incision, section, slice, dissection, mammock, borsch, borscht, broach, slash, clip, concision, scissoring, truncation, slicing, hack, excision, resection, snip, snipping

انگلیسی به انگلیسی

• removal, cutting out or off; surgical removal of a foreign body or tissue

پیشنهاد کاربران

ختنه . ختنه دختران
✅ توضیح و تفسیر انگلیسی: remove by cutting
[پزشکی] بریدن و برداشتن ( با روش جراحی ) ، خارج کردن

بپرس