excipient


(داروسازی - مواد اضافی که به دارو می زنند تا رنگ یا شکل یا غلظت دلخواه را پیدا کند) دیس آور، (ماده ی) برنده، ماده ای که برای جذب یاترقیق دارویی بکارمیبرند، گیرنده

جمله های نمونه

1. Mannitol, a typical pharmaceutical excipient, was selected as the solute in aqueous solution.
[ترجمه گوگل]مانیتول، یک ماده کمکی دارویی معمولی، به عنوان املاح در محلول آبی انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]Mannitol، یک excipient دارویی معمولی، به عنوان حل شونده در محلول آبی انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a safe excipient, poloxamer 188 is often used as solubilizing agent, emulsifying agent and gene carrier in injection.
[ترجمه گوگل]پلوکسامر 188 به عنوان یک ماده کمکی ایمن، اغلب به عنوان عامل حل کننده، عامل امولسیون کننده و حامل ژن در تزریق استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک excipient ایمن، poloxamer ۱۸۸ اغلب به عنوان عامل solubilizing، عامل emulsifying و حامل ژن در تزریق استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. METHODS:The Oxaprozin gel which Carbomer 941 as excipient was prepared.
[ترجمه گوگل]روش کار: ژل اگزاپروزین که کاربومر 941 به عنوان ماده کمکی تهیه شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: ژل Oxaprozin که Carbomer را به عنوان excipient آماده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods: Production is finished with the melting by excipient of gelatin and glycerine.
[ترجمه گوگل]روش کار: تولید با ذوب توسط ماده کمکی ژلاتین و گلیسیرین به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]روش ها: تولید با ذوب شدن gelatin و گلیسیرین مخلوط شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The best prescription of arecoline hydrobromide tablets was established by selecting excipient and screening formula in this paper.
[ترجمه گوگل]بهترین نسخه قرص آرکولین هیدروبروماید با انتخاب ماده کمکی و فرمول غربالگری در این مقاله ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]بهترین نسخه قرص arecoline hydrobromide با انتخاب فرمول excipient و غربالگری در این مقاله ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Asmaterials for the production of cosmetics, polyglycerol esters may use as emulsion, excipient, wetting agent, softener.
[ترجمه گوگل]از مواد برای تولید لوازم آرایشی، استرهای پلی گلیسرول ممکن است به عنوان امولسیون، ماده کمکی، عامل مرطوب کننده، نرم کننده استفاده شود
[ترجمه ترگمان]برای تولید محصولات آرایشی، polyglycerol استرها ممکن است به عنوان امولسیون کننده، excipient، عامل مرطوب کننده و نرم کننده استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The compleximetry was used for the determination of bismuth subcitrate in samples. The effects of metronidazole, amoxicillin and excipient in tablet on the titration were studied.
[ترجمه گوگل]از کمپلکس سنجی برای تعیین ساب سیترات بیسموت در نمونه ها استفاده شد اثرات مترونیدازول، آموکسی سیلین و ماده کمکی موجود در قرص بر تیتراسیون مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]The برای تعیین of subcitrate در نمونه ها مورد استفاده قرار گرفت اثرات of، amoxicillin و excipient در تبلت مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this method hydrogen peroxide is used to oxidate the excipient and major componet to eliminate the disturb of the excipients.
[ترجمه گوگل]در این روش از پراکسید هیدروژن برای اکسید کردن ماده کمکی و جزء اصلی برای از بین بردن اختلال مواد کمکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در این روش، آب اکسیژنه برای oxidate the و componet اصلی برای از بین بردن اختلال of استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Because it equipped with an excellent compactibility and a low chemical reactivity, it makes the MCC to become one of the most useful excipient of direct compression tableting.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که مجهز به فشردگی عالی و واکنش شیمیایی کم است، MCC را به یکی از مفیدترین مواد کمکی قرص فشرده سازی مستقیم تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که آن مجهز به یک compactibility عالی و واکنش پذیری پایین شیمیایی است، باعث می شود the به یکی از the useful فشرده سازی مستقیم تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Method The technique of direct powder compression was adopted using compressible starch as the main excipient.
[ترجمه گوگل]روش تکنیک فشرده سازی مستقیم پودر با استفاده از نشاسته تراکم پذیر به عنوان ماده کمکی اصلی به کار گرفته شد
[ترجمه ترگمان]روش فشرده سازی پودر مستقیم با استفاده از نشاسته تراکم پذیر به عنوان the اصلی بکار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is not clear whether the anaphylactic shock was caused by menaquinones (Vitamin K or by the excipient, polyethoxylated castor oil, which is included in the formulation.
[ترجمه گوگل]مشخص نیست که آیا شوک آنافیلاکتیک توسط مناکینون ها (ویتامین K) یا توسط ماده کمکی، روغن کرچک پلی اتوکسیله، که در فرمول موجود است، ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]مشخص نیست که آیا شوک anaphylactic ناشی از menaquinones (ویتامین K یا بوسیله روغن کرچک، روغن کرچک است که در فرمول گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To investigate the effect of triamcinolone acetonide ( TA ) with different dosage and excipient on retina.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر تریامسینولون استونید (TA) با دوزهای مختلف و مواد کمکی بر روی شبکیه چشم
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثر of acetonide (متریک)با مقدار متفاوت و excipient در شبکیه چشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To investigate the effect of triamcinolone acetonide ( TA ) with different dosage and excipient on retina.
[ترجمه گوگل]بررسی اثر تریامسینولون استوناید (TA) با دوزهای مختلف و مواد کمکی بر روی شبکیه چشم
[ترجمه ترگمان]برای بررسی اثر of acetonide (ارزیابی تاکتیکی)با مقدار متفاوت و excipient در شبکیه چشم کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. OBJECTIVE To study and improve the synthesis of liposome excipient phosphatidyl ethanolamine.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه و بهبود سنتز فسفاتیدیل اتانول آمین مکمل لیپوزوم
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای مطالعه و بهبود سنتز liposome excipient phosphatidyl ethanolamine
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inert substance in a medication

پیشنهاد کاربران

excipient ( علوم دارویی )
واژه مصوب: مادۀ جانبی
تعریف: ماده ای کمابیش خنثی و بی اثر که در ساخت فراورده های دارویی به مادۀ دارویی اضافه می شود تا به آن قوام و شکل دلخواه بدهد
مواد جانبی

بپرس