1. excessive praise spoils the child
تعریف زیادی بچه را لوس می کند.
2. excessive rainfalls
بارندگی های مفرط
3. excessive taxes form a disincentive to industrial expansion
مالیات های زیاد عامل بازدارنده ی توسعه ی صنعتی هستند.
4. the existence of excessive amounts of fat in the diet
وجود چربی بیش از حد در خوراک روزانه
5. the costs were too excessive
هزینه ها بسیار کمر شکن بود.
6. industry has contributed to the excessive growth of cities
صنعت موجب رشد بیش از حد شهرها شده است.
7. the people were flayed by excessive taxes
مالیات های زیاد مردم را بیچاره کرده بود.
8. Heavy rain and excessive use have impoverished the soil.
[ترجمه گوگل]باران شدید و استفاده بیش از حد، خاک را فقیر کرده است
[ترجمه ترگمان]باران سنگین و استفاده بیش از حد باعث فقیر شدن خاک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The government says that local authority spending is excessive.
[ترجمه گوگل]دولت می گوید که هزینه های مقامات محلی بیش از حد است
[ترجمه ترگمان]دولت می گوید که هزینه های مقامات محلی بیش از حد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She takes an excessive interest in clothes.
[ترجمه گوگل]او علاقه مفرط به لباس دارد
[ترجمه ترگمان]او علاقه زیادی به لباس ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Excessive dosage of this drug can result in injury to the liver.
[ترجمه گوگل]دوز بیش از حد این دارو می تواند منجر به آسیب به کبد شود
[ترجمه ترگمان]مقدار بیش از حد این دارو می تواند منجر به آسیب به کبد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Most member countries have already legislated against excessive overtime.
[ترجمه گوگل]اکثر کشورهای عضو قبلاً قوانینی را علیه اضافه کاری بیش از حد وضع کرده اند
[ترجمه ترگمان]اغلب کشورهای عضو در حال حاضر بر علیه اضافه کاری بیش از حد قانون وضع کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The police vigorously denied that excessive force had been used.
[ترجمه گوگل]پلیس به شدت استفاده از نیروی بیش از حد را رد کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس با شدت آن را رد کرد که از نیروی بیش از حد استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Excessive farming had impoverished the soil.
[ترجمه گوگل]کشاورزی بیش از حد خاک را فقیر کرده بود
[ترجمه ترگمان]کشاورزی بیش از حد، خاک را فقیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Any more pudding would simply be excessive.
[ترجمه گوگل]هر پودینگ بیشتر به سادگی بیش از حد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هر دسر دیگری بیش از حد افراط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. They complained about the excessive noise coming from the upstairs flat.
[ترجمه گوگل]آنها از سر و صدای زیاد از آپارتمان طبقه بالا شکایت داشتند
[ترجمه ترگمان]از صدای زیادی که از طبقه بالا می آمد شکایت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Your son suffers from your excessive shielding.
[ترجمه گوگل]پسر شما از محافظ بیش از حد شما رنج می برد
[ترجمه ترگمان]پسرت از حفاظت بیش از حد تو رنج میبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Excessive drinking can lead to stomach disorders.
[ترجمه گوگل]نوشیدن بیش از حد می تواند منجر به اختلالات معده شود
[ترجمه ترگمان]نوشیدن بیش از حد می تواند منجر به اختلالات شکم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید