excess supply

جمله های نمونه

1. The excess supply of money in the domestic money market will push down the rate of interest.
[ترجمه گوگل]مازاد عرضه پول در بازار پول داخلی، نرخ بهره را پایین می آورد
[ترجمه ترگمان]مازاد پول در بازار پول داخلی نرخ بهره را کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Initially we assume that there is excess supply in both markets.
[ترجمه گوگل]در ابتدا فرض می کنیم که عرضه مازاد در هر دو بازار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در ابتدا فرض می کنیم که در هر دو بازار عرضه اضافی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, a surplus or excess supply still exists and competition among sellers will once again bid down the price of corn.
[ترجمه گوگل]با این حال، عرضه مازاد یا مازاد هنوز وجود دارد و رقابت بین فروشندگان بار دیگر قیمت ذرت را کاهش خواهد داد
[ترجمه ترگمان]با این حال، مازاد یا مازاد تولید هنوز وجود دارد و رقابت در بین فروشندگان بار دیگر قیمت ذرت را کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Traders said intensifying worries about falling prices and excess supply have sent investors scurrying from the semiconductor sector.
[ترجمه گوگل]معامله گران می گویند تشدید نگرانی ها در مورد کاهش قیمت ها و مازاد عرضه، سرمایه گذاران را از بخش نیمه هادی ها فراری داده است
[ترجمه ترگمان]بازرگانان می گویند که تشدید نگرانی ها در مورد کاهش قیمت ها و تامین مازاد سرمایه گذاران را به کندی از بخش نیمه هادی فرستاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unless this is reversed, excess supply of surplus countries must also collapse.
[ترجمه گوگل]اگر این معکوس نشود، مازاد عرضه کشورهای مازاد نیز باید از بین برود
[ترجمه ترگمان]اگر این عکس وارونه باشد، مازاد کشورهای مازاد نیز باید از بین بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The excess supply of datable womenthe resulting dating disadvantage forces women into bursts of self-improvement, which may explain why they tend to be better dressedbetter educated than men.
[ترجمه گوگل]عرضه بیش از حد زنان قابل اطلاعات، که منجر به معایب قرار ملاقات می‌شود، زنان را مجبور می‌کند تا خودسازی ناگهانی کنند، که ممکن است توضیح دهد که چرا آنها تمایل دارند لباس بهتری نسبت به مردان داشته باشند
[ترجمه ترگمان]تامین مازاد of womenthe ناشی از قرار عشقی است که زنان را وادار به رشد نفس می کند، که ممکن است توضیح دهد که چرا آن ها گرایش به تحصیل بهتری نسبت به مردان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Curve of excess supply and international equilibrium price in Ricardian comparative cost theory are teaching content, important and difficult.
[ترجمه گوگل]منحنی عرضه مازاد و قیمت تعادل بین‌المللی در تئوری هزینه مقایسه‌ای ریکاردی، محتوای آموزشی، مهم و دشوار است
[ترجمه ترگمان]منحنی عرضه بیش از حد و قیمت تعادلی بین المللی در نظریه هزینه تطبیقی، مطالب آموزشی، مهم و دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If they try to subsidise their excess supply, in response to falling demand, retaliation seems certain.
[ترجمه گوگل]اگر آنها بخواهند به عرضه مازاد خود یارانه بدهند، در پاسخ به کاهش تقاضا، اقدام تلافی جویانه قطعی به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها در واکنش به کاهش تقاضا، سعی کنند به تامین مازاد خود سوبسید بدهند، انتقام گیری قطعی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the present situation, the excess supply of goods, even the Shouchu, or excessive.
[ترجمه گوگل]در شرایط فعلی، عرضه بیش از حد کالا، حتی Shouchu، و یا بیش از حد
[ترجمه ترگمان]در وضعیت فعلی، مقدار مازاد کالا، حتی the، یا بیش از حد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Excess supply has forced the prices of solar panels down by more than 40 % this year.
[ترجمه گوگل]عرضه بیش از حد قیمت پنل های خورشیدی را در سال جاری بیش از 40 درصد کاهش داده است
[ترجمه ترگمان]در سال جاری بیش از ۴۰ درصد از ذخایر انرژی خورشیدی باعث کاهش قیمت صفحات خورشیدی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They relieve this excess supply by spending the excess money on consumer and producer goods.
[ترجمه گوگل]آنها با صرف پول اضافی برای کالاهای مصرفی و تولیدی، این عرضه مازاد را کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها این تامین مازاد را با خرج کردن پول اضافی بر روی کالاهای مصرف کننده و تولید کننده، کاهش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Excess supply reflects the under-pricing of capital, and China's system is structured to increase supply quickly.
[ترجمه گوگل]مازاد عرضه منعکس کننده پایین بودن قیمت سرمایه است و سیستم چین طوری ساختار یافته است که عرضه را به سرعت افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]عرضه اضافی نشان دهنده قیمت گذاری زیر قیمت سرمایه است، و سیستم چین برای افزایش سریع عرضه ساختار بندی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It would export excess supply, instead.
[ترجمه گوگل]در عوض مازاد عرضه را صادر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت به جای آن، عرضه اضافی را صادر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In effect, we have an incipient excess supply of savings even at a zero interest rate.
[ترجمه گوگل]در واقع، ما یک عرضه اضافی پس انداز اولیه حتی با نرخ بهره صفر داریم
[ترجمه ترگمان]در واقع، ما حتی در نرخ بهره صفر، مقدار زیادی پس انداز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• extra or superfluous stock, extra provision, spare or leftover stock

پیشنهاد کاربران