except for


به جز، سوای، به غیر از

جمله های نمونه

1. The weather was good except for an occasional shower.
[ترجمه عاطفه] هوا عالی بود بجز بارندگی های شدید گهگاهی
|
[ترجمه گوگل]هوا خوب بود به جز دوش گهگاهی
[ترجمه ترگمان]هوا فقط برای یک حمام گاه خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Except for a small pang, her headache has gone.
[ترجمه گوگل]به جز یک دردسر کوچک، سردردش از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]به جز یک درد کوچک، سردردش قطع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Except for a brief Christian interlude at the beginning of the 11th century, Istanbul has been a Muslim city for almost 1300 years.
[ترجمه گوگل]استانبول به جز یک دوره کوتاه مسیحی در آغاز قرن یازدهم، تقریباً 1300 سال است که یک شهر مسلمان بوده است
[ترجمه ترگمان]به جز یک دوره کوتاه مسیحی در آغاز قرن یازدهم، استانبول یک شهر مسلمان برای تقریبا ۱۳۰۰ سال بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The benches were empty except for a single solitary figure.
[ترجمه گوگل]نیمکت ها به جز یک نفر تنها خالی بود
[ترجمه ترگمان]نیمکت ها به غیر از یک هیکل تک و تنها خالی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She ruled for ten years, except for a brief interval.
[ترجمه گوگل]او ده سال حکومت کرد، به جز یک فاصله کوتاه
[ترجمه ترگمان]او برای مدت ده سال به جز برای مدت کوتاهی حکمرانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Except for smoking and drinking, he is a thrifty man.
[ترجمه گوگل]به جز سیگار کشیدن و مشروب خوردن، او مردی صرفه جو است
[ترجمه ترگمان]به غیر از سیگار کشیدن و نوشیدن، اون یه آدم خسیس هستش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Except for what he spent on haircuts,books and daily necessities he never wasted a penny.
[ترجمه گوگل]به جز آنچه برای کوتاه کردن موها، کتاب ها و مایحتاج روزانه خرج می کرد، هرگز یک پنی را هدر نداد
[ترجمه ترگمان]به غیر از این که او در تراشیدن مو، کتاب ها و ضروریات روزانه، حتی یک پنی را از دست نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I did not see him again, except for a brief encounter on a train.
[ترجمه گوگل]من دیگر او را ندیدم، جز یک برخورد کوتاه در قطار
[ترجمه ترگمان]من دیگر او را ندیدم جز اینکه با قطار روبه رو شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I fundus of sadness, except for you who can see.
[ترجمه گوگل]من فوندوس غم، جز تو که می توانی ببینی
[ترجمه ترگمان]من غم و اندوه رو از دست دادم، به جز تو که میتونی ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There was silence except for the crackling of the fire.
[ترجمه گوگل]سکوت جز صدای ترقه آتش بود
[ترجمه ترگمان]بجز صدای ترق توروق آتش سکوت، سکوت برقرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Your composition is good except for some overcolouring here and there.
[ترجمه گوگل]ترکیب شما خوب است به جز مقداری بیش از حد رنگ آمیزی اینجا و آنجا
[ترجمه ترگمان]ترکیب بندی شما خوب است، به جز بعضی از overcolouring اینجا و آنجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The building was darkened except for a single light burning in a third-story window.
[ترجمه گوگل]ساختمان تاریک بود به جز یک نور که در پنجره طبقه سوم می سوخت
[ترجمه ترگمان]ساختمان تاریک بود، به جز یک نور تک نور که در پنجره طبقه سوم روشن شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The street was deserted except for a cat lifting its paws off the frosty stones.
[ترجمه گوگل]خیابان خلوت بود جز گربه ای که پنجه هایش را از روی سنگ های یخ زده بلند می کرد
[ترجمه ترگمان]کوچه خلوت بود، به غیر از گربه ای که پنجه هایش را از سنگ های یخ زده بیرون می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Except for traffic noise the night passed peacefully.
[ترجمه گوگل]به جز صدای ترافیک، شب آرام گذشت
[ترجمه ترگمان]به جز سرو صدای ترافیک شب به آرامی سپری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Everyone went except for Scott and Dan.
[ترجمه گوگل]همه رفتند به جز اسکات و دن
[ترجمه ترگمان]همه رفته بودند به جز اسکات و دن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• with the exception of, apart from, besides

پیشنهاد کاربران

The thrust runner plate resembles a runner plate of current design, except for the
presence of radial grooves on the face of the running surface
به استثنایِ
به جز

بپرس