( با کندن ) پوک کردن، توخالی کردن
خاکبرداری کردن، پایه کنی کردن، گودبرداری کردن
کندن و درآوردن، فراکاوی کردن
کندن، حفر کردن، سوراخ کندن، کندن و آشکار کردن، کاویدن، ( از زیر خاک ) درآوردن
گودبردارى، کاویدن، حفرکردن، ازخاک دراوردن، حفارى کردن علوم مهندسى : حفر کردن معمارى : خاکبردارى
خاکبرداری کردن، پایه کنی کردن، گودبرداری کردن
کندن و درآوردن، فراکاوی کردن
کندن، حفر کردن، سوراخ کندن، کندن و آشکار کردن، کاویدن، ( از زیر خاک ) درآوردن
گودبردارى، کاویدن، حفرکردن، ازخاک دراوردن، حفارى کردن علوم مهندسى : حفر کردن معمارى : خاکبردارى