examined

جمله های نمونه

1. he examined the data methodically and patiently
او داده ها را با نظم و شکیبایی بررسی کرد.

2. they examined the signature and found it to be forged
آنان امضا را بررسی نمودند و به جعلی بودن آن پی بردند.

3. the doctor examined his patients
دکتر بیماران خود را معاینه کرد.

4. the police examined his pockets
پلیس جیب های او را گشت.

5. the police examined several items of clothing
پلیس چندین قلم لباس را بررسی کرد.

6. their books were examined by a group of external auditors
دفاتر آنها توسط گروهی حسابرس مدعو مورد بررسی قرار گرفت.

7. belts should be carefully examined for any signs of perishing
برای کشف هر گونه نشانه ی پوسیدگی باید تسمه ها را به دقت امتحان کرد.

8. his face became intent as he examined the pictures
عکس ها را که بررسی می کرد قیافه اش حالت مشتاقی داشت.

9. i went to have my eye examined
رفتم که چشمم مورد معاینه قرار بگیرد.

10. the doctor made me lie down on a bed and examined my wound
دکتر مرا روی تخت خواباند و زخمم را بررسی کرد.

11. now this central nerve can be seen in all the vertebrates we have examined
خاطر نشان می شود که این عصب مرکزی در کلیه ی مهره دارانی که مورد آزمایش قرار دادیم دیده می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• tested; checked out; inspected; researched

پیشنهاد کاربران

بازجویی کردن
You'll be Examined in three areas: speaking, reading, and listening
شما در ۳ حوزه بررسی خواهید شد: . . . . . .
بررسی کردن . . معاینه کردن . .
Dr examined him
دکتر اورا معاینه کرد
نشان دادند
بررسی شده
Look at
بررسی کردن
دنبال چیزی گشتن
معاینه کردن

بپرس