examinant


معنی: ممتحن
معانی دیگر: ممتحن

جمله های نمونه

1. Through the examinant the history of the source of validity of contracts, we can understand the dynamic and richness of contract theory.
[ترجمه گوگل]از طریق بررسی تاریخچه منبع اعتبار قراردادها، می توان به پویایی و غنای نظریه قرارداد پی برد
[ترجمه ترگمان]از طریق the تاریخ منبع اعتبار قراردادها، می توانیم پویایی و غنای نظریه قرارداد را درک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is the National examinant of Vocational Skills examinatorial Center for evaluation staff beauticians .
[ترجمه گوگل]او مرکز آزمون ملی مهارت های حرفه ای برای ارزیابی کارکنان آرایشگران است
[ترجمه ترگمان]او مرکز ملی مهارت های حرفه ای و مرکز ارزیابی مهارت کارکنان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the meantime, clean out treasure to have on every commodity page " inform against this commodity " pushbutton, cleaning out the 100 million member on treasure is commodity examinant .
[ترجمه گوگل]در همین حال، پاک کردن گنج برای داشتن در هر صفحه کالا دکمه فشاری "اطلاعات در برابر این کالا"، تمیز کردن 100 میلیون عضو در گنج یک بررسی کننده کالا است
[ترجمه ترگمان]در این میان، گنجینه های پاک شده در هر صفحه کالایی \"علیه این کالا\" اطلاع دهید، تمیز کردن ۱۰۰ میلیون عضو در مورد گنج examinant کالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dont know how long later, the examination finished untill the examinant seal the pass chapter in my documents.
[ترجمه گوگل]نمی دانم بعد از چه مدت، امتحان تمام شد تا اینکه آزمون دهنده فصل قبولی را در مدارک من مهر و موم کرد
[ترجمه ترگمان]مطمئن باش که تا چند دقیقه بعد، بررسی های انجام شده تا پایان فصل را در اسناد من به پایان می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pull the hang-brake, hang the hollow shelve, loose the clutch pedal, loose the brake-pedal, close the turning-light, report to the examinant that all the actions is finished.
[ترجمه گوگل]ترمز آویزان را بکشید، قفسه توخالی را آویزان کنید، پدال کلاچ را شل کنید، پدال ترمز را شل کنید، چراغ گردان را ببندید، به معاینه کننده گزارش دهید که تمام اقدامات انجام شده است
[ترجمه ترگمان]ترمز را بکشید - ترمز را بکشید، قفسه خالی را آویزان کنید، پدال گاز را رها کنید، پدال ترمز را ببندید، و چراغ روشن را ببندید، و به the گزارش دهید که تمام کارها تمام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ممتحن (اسم)
examinant

پیشنهاد کاربران

بپرس