ex wife

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: ex-wives
• : تعریف: one who is no longer one's wife; former wife, past wife.

- My ex-wife plans to marry again soon.
[ترجمه M.Y] همسر سابقم قصد داردبه زودی دوباره ازدواج کند
|
[ترجمه H] همسر سابق من نقشه داره دوباره ازدواج کنه
|
[ترجمه گوگل] همسر سابقم قصد دارد به زودی دوباره ازدواج کند
[ترجمه ترگمان] همسر سابقم به زودی دوباره ازدواج می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

در این کلمه ex معنی سابق رو میده و wife هم که میشه زن پس می شه زن سابق
مقابلش هم ex - husband که این میشه شوهر سابق
نکته ی دیگری هم که است که بد نیست بگم اینه که در این دو کلمه بین ex و کلمه ی دوم یک خط تیره ( - ) هم می اید
🇮🇷 همتای پارسی: پیشین فراش 🇮🇷
یا پیشین زن
زن قبلیش
همسرسابق

بپرس