ex gratia


ارفاقا (و بدون الزام قانونی)، به خاطر میل یا علاقه ی شخصی (و نه به اجبار)، بلاعوض قانون ـ فقه : غیر معوض

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (Latin) as a favor, and carrying no legal obligation.

جمله های نمونه

1. The sum was paid ex gratia.
[ترجمه گوگل]مبلغ بلاعوض پرداخت شد
[ترجمه ترگمان]این پول به پول سابق پرداخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ex gratia payments were made to all those who had been affected by the spillage.
[ترجمه گوگل]به همه کسانی که تحت تأثیر نشت قرار گرفته بودند، پرداخت بلاعوض پرداخت شد
[ترجمه ترگمان]پرداخت کنندگان سابق به تمام کسانی که تحت تاثیر این ریزش قرار گرفته بودند، انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Otherwise, they would not feel compelled to make ex gratia payments to customers they have wronged.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، آنها مجبور به پرداخت بلاعوض به مشتریانی که به آنها ظلم کرده اند احساس نمی کنند
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، آن ها احساس می کردند که مجبور نیستند به مشتریانی که مرتکب گناه شده اند پرداخت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Yesterday, Nanjing road, "speaking Yi neighborhood Special offer Housing sales center" Also Puchu "ex gratia 6 Zheqi listed" news.
[ترجمه گوگل]دیروز، نانجینگ جاده، "صحبت می کنند یی محله پیشنهاد ویژه مرکز فروش مسکن" همچنین Puchu "ex gratia 6 Zheji ذکر شده" اخبار
[ترجمه ترگمان]دیروز، جاده نانجینگ، \"مرکز فروش مسکن\" را به عنوان \"مرکز فروش مسکن\" معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Another situation is linked to price High, said, "ex gratia" is not "ex-gratia. "
[ترجمه گوگل]وضعیت دیگری به قیمت بالا مرتبط است، گفت: "ارزش استثنایی" "ارزش قبلی" نیست
[ترجمه ترگمان]یک وضعیت دیگر با قیمت بالا مرتبط است، گفت: \"gratia سابق\" gratia سابق نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If the results of this Agreement give rise to substantial commercial benefits to the Client, it may, at its sole discretion, make an ex gratia payment to the Consultant.
[ترجمه گوگل]اگر نتایج این توافقنامه منجر به مزایای تجاری قابل توجهی برای مشتری شود، می‌تواند به صلاحدید خود، به مشاور پرداخت بلاعوض بپردازد
[ترجمه ترگمان]اگر نتایج این توافق منجر به مزایای قابل توجه تجاری برای مشتری شود، ممکن است در اختیار انحصاری خود، یک پیش پرداخت قبلی به مشاور انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition, there is a second layered Metro Street Shop Wang ex gratia sale.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک فروشگاه لایه دوم مترو خیابان وانگ فروش رایگان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک سوپرمارکت زنجیره ای در دومین فروشگاه زنجیره ای \"وانگ ex\" وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Apart from statutory compensation, there is a system of ex gratia payments.
[ترجمه گوگل]به غیر از غرامت قانونی، یک سیستم پرداخت بلاعوض وجود دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر غرامت قانونی، یک سیستم پرداخت gratia سابق وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Employees who are owed wages and other employment termination benefits by their insolvent employers may apply to the fund for ex gratia payment.
[ترجمه گوگل]کارمندانی که از طرف کارفرمایان ورشکسته خود حقوق و سایر مزایای پایان کار بدهکار هستند، می توانند برای پرداخت بلاعوض به صندوق مراجعه کنند
[ترجمه ترگمان]کارمندانی که حقوق خود را بدهکار هستند و دیگر مزایا به اتمام کار توسط کارفرمایان ناتوان خود، ممکن است برای پرداخت پول بیشتر به صندوق مراجعه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] رایگان، مجانی، بلاعوض

انگلیسی به انگلیسی

• (law) given as a gift; given as a gesture of goodwill or as a favor not under any legal obligation
an ex gratia payment or grant is one that is given as a favour or gift and not because it is legally necessary; a formal expression.

پیشنهاد کاربران

Monetary indemnification is occasionally made on an ex gratia basis.
گاها غرامت پولی به صورت بلاعوض انجام می شود.
بلا عوض
همت عالی، حسن نیت

بپرس