evolutionary


معنی: تکاملی، فرگشتی، تحولی
معانی دیگر: تکاملی، فرگشتی، تحولی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to evolution or the theory of evolution.

جمله های نمونه

1. Some scientists have rejected evolutionary theory.
[ترجمه گوگل]برخی از دانشمندان نظریه تکامل را رد کرده اند
[ترجمه ترگمان]برخی دانشمندان نظریه تکاملی را رد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is in favour of gradual, evolutionary social change.
[ترجمه مبین مهدوی] اومعتقدبه تغییرات گام به گام است، تغییرات اجتماعی تکاملی.
|
[ترجمه گوگل]او طرفدار تغییرات اجتماعی تدریجی و تکاملی است
[ترجمه ترگمان]او طرفدار تغییرات تدریجی اجتماعی تکاملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Where do birds come on the evolutionary scale?
[ترجمه گوگل]پرندگان در مقیاس تکاملی از کجا می آیند؟
[ترجمه ترگمان]پرندگان در مقیاس تکاملی به کجا می آیند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Humans are on the highest rung of the evolutionary ladder.
[ترجمه گوگل]انسان در بالاترین پله نردبان تکامل قرار دارد
[ترجمه ترگمان]انسان ها در بالاترین درجه نردبان تکاملی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Social selection is undoubtedly one of the main evolutionary processes responsible for the emergence of . . . behavioural characteristics.
[ترجمه گوگل]انتخاب اجتماعی بدون شک یکی از اصلی ترین فرآیندهای تکاملی است که مسئول ظهور ویژگی های رفتاری
[ترجمه ترگمان]انتخاب اجتماعی بدون شک یکی از فرآیندهای تکاملی اصلی است که مسیول ظهور ویژگی های رفتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Figure 4 shows one particular evolutionary history consisting of no more than 29 generations.
[ترجمه گوگل]شکل 4 یک تاریخ تکاملی خاص را نشان می دهد که بیش از 29 نسل ندارد
[ترجمه ترگمان]شکل ۴ یک تاریخچه تکاملی خاص را نشان می دهد که شامل هیچ یک از ۲۹ نسل نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Other evolutionary theories of ageing have been proposed.
[ترجمه گوگل]نظریه های تکاملی دیگری درباره پیری ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]تئوری های تکاملی دیگری از سالمندی پیشنهاد شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Spontaneous social orders, by contrast, are evolutionary in nature and are not the product of rational design.
[ترجمه گوگل]در مقابل، نظم‌های اجتماعی خود به خودی، ماهیت تکاملی دارند و محصول طراحی عقلانی نیستند
[ترجمه ترگمان]برعکس، دستورها اجتماعی خودجوش، تکاملی در طبیعت هستند و محصول طراحی منطقی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sources of extrapolation theory, like those of evolutionary theory generally, are numerous.
[ترجمه گوگل]منابع نظریه برون یابی، مانند منابع نظریه تکاملی به طور کلی، متعدد است
[ترجمه ترگمان]منابع نظریه برون یابی، مانند نظریه تکاملی به طور کلی، متعدد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nowhere else does the evolutionary battle take place in an arena where, in effect, one player holds all the cards.
[ترجمه گوگل]در هیچ جای دیگری نبرد تکاملی در عرصه‌ای رخ نمی‌دهد که در واقع یک بازیکن همه کارت‌ها را در اختیار دارد
[ترجمه ترگمان]در هیچ جای دیگر، جنگ تکاملی در عرصه وجود ندارد که در آن، یک بازیکن تمام کارت ها را نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every evolutionary history consists of a particular pathway, or trajectory, through genetic space.
[ترجمه گوگل]هر تاریخ تکاملی از مسیر یا مسیر خاصی در فضای ژنتیکی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]هر تاریخ تکاملی شامل یک مسیر خاص، یا مسیر، از طریق فضای ژنتیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An optimistic theory of evolutionary progress was surreptitiously beginning to replace the pessimistic doctrine of universal decay.
[ترجمه گوگل]یک نظریه خوش بینانه از پیشرفت تکاملی به طور پنهانی شروع به جایگزینی دکترین بدبینانه زوال جهانی کرد
[ترجمه ترگمان]یک نظریه خوش بینانه از پیشرفت تکاملی به طور پنهانی آغاز شد تا نظریه بدبینانه فساد جهانی را جایگزین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ethology has always been profoundly concerned with evolutionary development,(sentence dictionary) with phylogeny.
[ترجمه گوگل]اخلاق شناسی همیشه عمیقاً به رشد تکاملی (فرهنگ لغت جملات) با فیلوژنی توجه داشته است
[ترجمه ترگمان]Ethology همواره عمیقا به توسعه تکاملی (فرهنگ لغت و فرهنگ لغت)با فیلوژنی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ultimate evolutionary victory, on the theistic hypothesis, does not go to the most ruthless exterminators and most fecund replicators.
[ترجمه گوگل]پیروزی نهایی تکاملی، بر اساس فرضیه خداباوری، به بیرحم ترین نابودگرها و بارورترین شبیه سازها نمی رسد
[ترجمه ترگمان]پیروزی تکاملی نهایی، براساس فرضیه خداباورانه به the ترین و most fecund تبدیل نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. What undoubtedly stimulated great evolutionary changes in vertebrate history was the emergence of the first amniote egg.
[ترجمه گوگل]آنچه بدون شک تغییرات بزرگ تکاملی را در تاریخ مهره داران تحریک کرد، ظهور اولین تخم آمنیوت بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که بدون شک باعث تغییرات بزرگ تکاملی در تاریخ مهره داران شد ظهور اولین تخم amniote بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکاملی (صفت)
evolutionary

فرگشتی (صفت)
evolutionary

تحولی (صفت)
evolutionary, solstitial

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to evolution, developmental, progressive, gradually changing
evolutionary means related to evolution.

پیشنهاد کاربران

۱. تکاملی ۲. ( مربوط به ) تکامل
مثال:
Some scientists have rejected evolutionary theory.
تعدادی از دانشمندان نظریه تکاملی را رد کرده اند.
در حال رشد، در حال تکامل
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : evolve
✅️ اسم ( noun ) : evolution / evolutionism / evolutionist
✅️ صفت ( adjective ) : evolutionary / evolutionist
✅️ قید ( adverb ) : evolutionarily
انقلابی
تکوینی
تکاملی ، تحولی
دگرگشت
تکاملی

بپرس