evocation


معنی: احضار، یادگار، احاله بدادگاه بالاتر، احالهء پرونده
معانی دیگر: فراخوانی، احضار (روح و غیره)، انگیزش، (رویان شناسی) در انگیزش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or process of evoking.
مشابه: suggestion

جمله های نمونه

1. the evocation of spirits
احضار ارواح

2. the consequence of this deed was the evocation of protests from several states
نتیجه این عمل برانگیختن اعتراض از سوی چندین ایالت بود.

3. The poem is an evocation of lost love.
[ترجمه گوگل]شعر تداعی عشق از دست رفته است
[ترجمه ترگمان]این شعر، an از عشق از دست رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The opera is first and foremost an evocation of genius loci, and subsequently a gallery of types and humours.
[ترجمه گوگل]اپرا در درجه اول تداعی مکان های نابغه و متعاقباً گالری از انواع و طنز است
[ترجمه ترگمان]این اپرا اولین و آخرین an از جایگاه نبوغ و متعاقبا یک گالری از انواع و اخلاط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why add them, with their evocation of the doddering loon, slumped, with listless ear-trumpet, over the board table?
[ترجمه گوگل]چرا آنها را با تداعی خود از لون سرگردان، فرورفته، با گوش-ترومپت بی حال، بر روی میز اضافه کنید؟
[ترجمه ترگمان]چرا آن ها را بر روی میز تخته اعلانات جمع کرده بودند و با بی توجهی آن ها را بر روی میز تحریر خم کرده بودند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Evocation of the human experience Have an uncut loaf of bread under a cloth.
[ترجمه گوگل]تداعی تجربه انسانی یک قرص نان بریده نشده زیر پارچه داشته باشید
[ترجمه ترگمان]evocation از تجربه انسانی یک تکه نان در زیر یک پارچه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Perhaps armies are the most intense evocation of this state of mind.
[ترجمه گوگل]شاید ارتش ها شدیدترین تداعی کننده این حالت ذهنی باشند
[ترجمه ترگمان]شاید armies، the و most این حالت ذهنی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mana Tide seems so much like evocation or innervate, and yet, it still takes 31 points to get, much of which involves sinking points into talents that no one would ever want.
[ترجمه گوگل]Mana Tide بسیار شبیه به برانگیختن یا عصب‌سازی به نظر می‌رسد، و با این حال، هنوز 31 امتیاز برای به دست آوردن آن لازم است، که بسیاری از آن‌ها شامل غرق کردن امتیاز در استعدادهایی است که هیچ‌کس نمی‌خواهد
[ترجمه ترگمان]Mana تاید به قدری شبیه به evocation یا innervate به نظر می رسد، و با این حال، هنوز ۳۱ امتیاز برای گرفتن دارد، که بیشتر آن شامل فرو رفتن امتیاز به استعدادها می شود که هیچ کس هرگز آن را نمی خواهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Evocation - Is now available to all mages ( via trainer ), starting at level 20.
[ترجمه گوگل]Evocation - اکنون برای همه ماژورها (از طریق مربی)، از سطح 20 در دسترس است
[ترجمه ترگمان]evocation - در حال حاضر در دسترس همه مغ های (از طریق مربی)قرار دارد که در سطح ۲۰ شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many of these spells produce spectacular effects, and evocation spells can deal massive amounts of damage.
[ترجمه گوگل]بسیاری از این طلسم‌ها جلوه‌های دیدنی ایجاد می‌کنند و طلسم‌های تداعی می‌توانند آسیب‌های زیادی وارد کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این طلسم ها تاثیرات قابل توجهی به همراه دارند و طلسم یادآوری می تواند مقادیر بسیار زیادی از آسیب ها را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It prefers evocation spells and illusions to help it disguise It'self.
[ترجمه گوگل]برای کمک به پنهان کردن خود، طلسم های تداعی و توهم را ترجیح می دهد
[ترجمه ترگمان]این افسون فراموشی و وهم را ترجیح می دهد تا به آن کمک کند آن را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Its chanting quality sounds a note of buoyancy and music in the evocation of the enormity of the Crucifixion.
[ترجمه گوگل]کیفیت آواز خواندن آن نتی از شناور و موسیقی در تداعی عظمت مصلوب شدن به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]آهنگ سرود خواندن آن به منزله یادداشتی از سبک buoyancy و موسیقی در the عظمت of بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. More muted in palette than Adam's recent work, they have yet the same characteristic richness of evocation.
[ترجمه گوگل]آنها نسبت به کارهای اخیر آدام از نظر پالت بی صداتر، هنوز همان غنای تداعی را دارند
[ترجمه ترگمان]در اثر اثر تازه آدام بیش از پیش muted شده بود، اما با این حال، آن ها همان غنای فرهنگی را به خود گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But its theatrical power also stems from its vivid evocation of time and place.
[ترجمه گوگل]اما قدرت نمایشی آن نیز از تداعی روشن آن از زمان و مکان ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]اما قدرت تئاتر آن نیز از یادآوری زنده زمان و مکان سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You seem to smell danger and taste excitement and, as television has no smell or taste, that is powerful evocation.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که شما بوی خطر و طعم هیجان را حس می کنید و از آنجایی که تلویزیون هیچ بو و مزه ای ندارد، این تداعی قوی است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که شما احساس خطر و هیجان را احساس می کنید و همانطور که تلویزیون هیچ بویی یا مزه ندارد، این یک یادآوری قدرتمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

احضار (اسم)
call, invitation, vocation, summons, citation, evocation

یادگار (اسم)
token, relic, evocation, memorial, memory, souvenir

احاله به دادگاه بالاتر (اسم)
evocation

احالهء پرونده (اسم)
evocation

انگلیسی به انگلیسی

• calling to mind, remembering; calling forth, summoning (also of a spirit)
an evocation of a place or a past event is an experience in which you are reminded of it.

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک prefix داریم به اسم e -
📌 این پیشوند، معادل "out of" و "from" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این پیشوند را در خود داشته باشند، به "out of" یا "from" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 Erudite: someone who has acquired knowledge “from” extensive reading and studying
🔘 Ineluctable: a situation that cannot be avoided “from” any effort
🔘 Evocation: the creation of an image or impression “from” words, pictures, or music
🔘 Enormity: great evil or immorality “from” a specific act, not physical size
🔘 Egress: the act of exiting “from” a space
🔘 Elocution: skillful speaking “out of” artistic expression
🔘 Edict: an official order issued “from” a government or authority
🔘 Enervate: to drain someone “out of” energy, leaving them weak
🔘 Egregious: standing out “from” others due to shocking magnitude or offensiveness
🔘 Emolument: payment received “from” work or services rendered
🔘 Emissary: one sent “from” a leader to represent them
🔘 Elicit: to draw a response “out of” someone through questioning
🔘 Eloquent: expressing oneself “out of” beauty and clarity
🔘 Emigrate: to move “from” one’s home country to settle elsewhere
🔘 Enunciate: to speak clearly, pronouncing words “out of” necessity
🔘 Eradicate: to remove completely, tearing something “out of” existence
🔘 Eliminate: to remove completely “from” a system
🔘 Evasive: avoiding direct answers “out of” intention to avoid confrontation
🔘 Amend: to correct or improve something “out of” a desire to make it better
🔘 Elite: the top members “from” a group, selected for their high status or ability
🔘 Eminent: highly respected “from” achievements or fame
🔘 Elated: feeling extreme happiness “out of” joy or excitement
🔘 Erode: to wear something away “from” external forces
🔘 Supererogatory: efforts made “out of” exceeding basic requirements
🔘 Emerge: to come into view “from” a hidden place
🔘 Eligible: qualifying “from” a set of criteria to join a group
🔘 Evaluate: to assess the value “from” careful analysis
🔘 Erupt: to burst “out of” the earth violently or unexpectedly
🔘 Event: something that happens “from” a cause or sequence of actions
🔘 Evacuate: to leave “out of” urgency due to an emergency
🔘 Emergency: an urgent situation requiring immediate action “from” those involved
🔘 Edit: to make corrections or improvements “out of” review
🔘 Enormous: something of massive size, standing “out of” proportion
🔘 Emotional: a response “from” deep feelings, like happiness or sadness
🔘 Educate: to instruct or inform “out of” knowledge
🔘 Eject: to force something or someone “out of” a space
🔘 Enervated: feeling weak “from” lack of energy

✍ توضیح: The act of bringing a memory, feeling, or image to mind 🧠✨😃
🔍 مترادف: Recall
✅ مثال: The old song evoked memories of their childhood summers spent by the beach.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : evoke
✅️ اسم ( noun ) : evocation
✅️ صفت ( adjective ) : evocative
✅️ قید ( adverb ) : evocatively
القا
فراخوانی
تداعی
یادآوری

بپرس