eviscerate


معنی: خالی کردن، تهی کردن، شکم دریدن، نیروی چیزی را گرفتن، روده یا چشم و غیره را در اوردن
معانی دیگر: (امعا و احشا را درآوردن - دل و روده را درآوردن) اندرونه کاوی کردن، اندرونه برداری کردن، (بخش اصلی چیزی را درآوردن یا از بین بردن) کم توان کردن، آسیب پذیر کردن، ناقص کردن، (جراحی) محتویات اندام را درآوردن، (سازواره را) تهی کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: eviscerates, eviscerating, eviscerated
(1) تعریف: to remove the intestines of.
مشابه: draw

(2) تعریف: to remove an essential part of; destroy the vitality or essence of.

- The many amendments eviscerated the proposed law.
[ترجمه گوگل] اصلاحات زیاد قانون پیشنهادی را مخدوش کرد
[ترجمه ترگمان] بسیاری از اصلاحیه های قانون پیشنهادی را اصلاح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: evisceration (n.), eviscerator (n.)
• : تعریف: of an organ, esp. in the abdomen, to protrude through an incision after surgery, because of improper healing or error in technique.

جمله های نمونه

1. Democrats say the petition will eviscerate state government.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها می گویند این طومار حکومت ایالتی را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها می گویند که این درخواست دولت ایالتی را لغو خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The censors eviscerated the book to make it inoffensive to the President.
[ترجمه گوگل]سانسورها این کتاب را بیرون ریختند تا برای رئیس جمهور توهین آمیز باشد
[ترجمه ترگمان]سانسور کتاب را بر آن داشت که به رئیس جمهور inoffensive کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Peggy the Hun would not eviscerate him and might even give him some credit for brains.
[ترجمه گوگل]پگی هون او را بیرون نمی آورد و حتی ممکن است به او اعتباری برای مغز بدهد
[ترجمه ترگمان]پگی the او را فریب نخواهد داد و حتی ممکن است به او اعتبار زیادی بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These were not the wizened and eviscerated pharaohs wrapped in yards of dusty gauze that one normally pictures when mummies are mentioned.
[ترجمه گوگل]اینها فرعون‌های ژولیده و رهاشده‌ای نبودند که در متری‌هایی از گازهای غبارآلود پیچیده شده بودند که معمولاً وقتی به مومیایی‌ها اشاره می‌شود، تصویر می‌شود
[ترجمه ترگمان]این the خشکیده و دریده بودند که در محوطه های پوشیده از گرد و خاک پوشیده شده بودند که معمولا هنگام ذکر نام مومیایی ها را بر روی آن نقاشی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Save your cold blood eviscerate as a finisher.
[ترجمه گوگل]ذخیره خون سرد خود را به عنوان یک پایان دهنده
[ترجمه ترگمان] خون your رو به عنوان پایان کار نجات بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We agreed to eviscerate the proposed bill.
[ترجمه گوگل]ما موافقت کردیم که لایحه پیشنهادی را مخدوش کنیم
[ترجمه ترگمان]ما موافقت کردیم که لایحه پیشنهادی را لغو کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. However, in their enthusiasm to eviscerate, the critics may be overlooking some vital differences between a business education and one in, for example, philosophy or electrical engineering.
[ترجمه گوگل]با این حال، منتقدان در اشتیاق خود به بیرون کردن، ممکن است برخی از تفاوت‌های حیاتی بین تحصیلات تجاری و تحصیلات، مثلاً در فلسفه یا مهندسی برق را نادیده بگیرند
[ترجمه ترگمان]با این حال، در شور و اشتیاق آن ها به eviscerate، ممکن است منتقدان برخی تفاوت های اساسی بین یک آموزش تجاری و یک نفر را برای مثال، فلسفه یا مهندسی برق نادیده بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eviscerate demolition meat, cut into the meat section.
[ترجمه گوگل]گوشت تخریب را بیرون بیاورید، به قسمت گوشت برش دهید
[ترجمه ترگمان]تخریب گوشت، بریده شدن در بخش گوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eviscerate: Manual of Eviscerate (Rank now drops somewhere in the world.
[ترجمه گوگل]Eviscerate: Manual of Eviscerate (در حال حاضر رتبه در جایی در جهان کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]eviscerate: دستی eviscerate (رتبه)در حال حاضر جایی در دنیا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rupture is much better than eviscerate, even without the glyph.
[ترجمه گوگل]پارگی حتی بدون گلیف بسیار بهتر از بیرون زدگی است
[ترجمه ترگمان]rupture خیلی بهتر از eviscerate است، حتی بدون حرف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. “Imagine being a caveman and having to eviscerate a dinosaur with your bare hands,” Terry said.
[ترجمه گوگل]تری گفت: «تصور کنید که یک غارنشین هستید و مجبور هستید یک دایناسور را با دست خالی بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]تری گفت: \" تصور کنید که یک caveman است و باید یک دایناسور را با دستان خالی خود eviscerate \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bonescythe Armor: The Eviscerate bonus will no longer trigger when your Eviscerate does not hit your target.
[ترجمه گوگل]Bonescythe Armor: زمانی که Eviscerate شما به هدف شما برخورد نکند، جایزه Eviscerate دیگر فعال نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]Bonescythe آرمور: پاداش eviscerate زمانی که eviscerate شما به هدف شما اصابت نمی کند، دیگر تحریک نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their eviscerate has a 15% DIM.
[ترجمه گوگل]تخلیه آنها دارای 15٪ DIM است
[ترجمه ترگمان]قیمت آن ها ۱۵ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A narrative scene shows owl-headed figures using a crescent-shaped knife to eviscerate a victim.
[ترجمه گوگل]یک صحنه روایی، چهره‌هایی با سر جغد را نشان می‌دهد که از یک چاقوی هلالی شکل برای بیرون کشیدن قربانی استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]یک صحنه روایت، چهره جغدی را نشان می دهد که با استفاده از یک چاقوی هلالی به قربانی کردن یک قربانی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خالی کردن (فعل)
free, empty, hollow, purge, aspirate, unload, discharge, vent, deplete, evacuate, dump, eviscerate, vacate, disgorge

تهی کردن (فعل)
purge, deplete, exhaust, strip, evacuate, eviscerate, vacate

شکم دریدن (فعل)
eviscerate, disembowel, exenterate

نیروی چیزی را گرفتن (فعل)
exhaust, eviscerate

روده یا چشم و غیره را در اوردن (فعل)
eviscerate

انگلیسی به انگلیسی

• remove the intestines; remove essential parts; clear out

پیشنهاد کاربران

ناک اوت کردن داغون کردن
eviscerate و disembowel مترادف هستند. به معنی اندام های داخلی را تخلیه کردن / دل و روده را بیرون ریختن
verb
[ obj] formal : to take out the internal organs of ( an animal ) : disembowel
◀️tools used for eviscerating [=gutting] fish
...
[مشاهده متن کامل]

— often used figuratively
Opponents charge that the amendment would eviscerate◀️ [=badly weaken] the new law
◀️ Woman sexually assaulted and eviscerated

مورد نکوهش قرار دادن

بپرس