1. Democrats say the petition will eviscerate state government.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها می گویند این طومار حکومت ایالتی را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها می گویند که این درخواست دولت ایالتی را لغو خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The censors eviscerated the book to make it inoffensive to the President.
[ترجمه گوگل]سانسورها این کتاب را بیرون ریختند تا برای رئیس جمهور توهین آمیز باشد
[ترجمه ترگمان]سانسور کتاب را بر آن داشت که به رئیس جمهور inoffensive کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Peggy the Hun would not eviscerate him and might even give him some credit for brains.
[ترجمه گوگل]پگی هون او را بیرون نمی آورد و حتی ممکن است به او اعتباری برای مغز بدهد
[ترجمه ترگمان]پگی the او را فریب نخواهد داد و حتی ممکن است به او اعتبار زیادی بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. These were not the wizened and eviscerated pharaohs wrapped in yards of dusty gauze that one normally pictures when mummies are mentioned.
[ترجمه گوگل]اینها فرعونهای ژولیده و رهاشدهای نبودند که در متریهایی از گازهای غبارآلود پیچیده شده بودند که معمولاً وقتی به مومیاییها اشاره میشود، تصویر میشود
[ترجمه ترگمان]این the خشکیده و دریده بودند که در محوطه های پوشیده از گرد و خاک پوشیده شده بودند که معمولا هنگام ذکر نام مومیایی ها را بر روی آن نقاشی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Save your cold blood eviscerate as a finisher.
[ترجمه گوگل]ذخیره خون سرد خود را به عنوان یک پایان دهنده
[ترجمه ترگمان] خون your رو به عنوان پایان کار نجات بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We agreed to eviscerate the proposed bill.
[ترجمه گوگل]ما موافقت کردیم که لایحه پیشنهادی را مخدوش کنیم
[ترجمه ترگمان]ما موافقت کردیم که لایحه پیشنهادی را لغو کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. However, in their enthusiasm to eviscerate, the critics may be overlooking some vital differences between a business education and one in, for example, philosophy or electrical engineering.
[ترجمه گوگل]با این حال، منتقدان در اشتیاق خود به بیرون کردن، ممکن است برخی از تفاوتهای حیاتی بین تحصیلات تجاری و تحصیلات، مثلاً در فلسفه یا مهندسی برق را نادیده بگیرند
[ترجمه ترگمان]با این حال، در شور و اشتیاق آن ها به eviscerate، ممکن است منتقدان برخی تفاوت های اساسی بین یک آموزش تجاری و یک نفر را برای مثال، فلسفه یا مهندسی برق نادیده بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Eviscerate demolition meat, cut into the meat section.
[ترجمه گوگل]گوشت تخریب را بیرون بیاورید، به قسمت گوشت برش دهید
[ترجمه ترگمان]تخریب گوشت، بریده شدن در بخش گوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Eviscerate: Manual of Eviscerate (Rank now drops somewhere in the world.
[ترجمه گوگل]Eviscerate: Manual of Eviscerate (در حال حاضر رتبه در جایی در جهان کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]eviscerate: دستی eviscerate (رتبه)در حال حاضر جایی در دنیا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Rupture is much better than eviscerate, even without the glyph.
[ترجمه گوگل]پارگی حتی بدون گلیف بسیار بهتر از بیرون زدگی است
[ترجمه ترگمان]rupture خیلی بهتر از eviscerate است، حتی بدون حرف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. “Imagine being a caveman and having to eviscerate a dinosaur with your bare hands,” Terry said.
[ترجمه گوگل]تری گفت: «تصور کنید که یک غارنشین هستید و مجبور هستید یک دایناسور را با دست خالی بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]تری گفت: \" تصور کنید که یک caveman است و باید یک دایناسور را با دستان خالی خود eviscerate \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Bonescythe Armor: The Eviscerate bonus will no longer trigger when your Eviscerate does not hit your target.
[ترجمه گوگل]Bonescythe Armor: زمانی که Eviscerate شما به هدف شما برخورد نکند، جایزه Eviscerate دیگر فعال نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]Bonescythe آرمور: پاداش eviscerate زمانی که eviscerate شما به هدف شما اصابت نمی کند، دیگر تحریک نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Their eviscerate has a 15% DIM.
14. A narrative scene shows owl-headed figures using a crescent-shaped knife to eviscerate a victim.
[ترجمه گوگل]یک صحنه روایی، چهرههایی با سر جغد را نشان میدهد که از یک چاقوی هلالی شکل برای بیرون کشیدن قربانی استفاده میکنند
[ترجمه ترگمان]یک صحنه روایت، چهره جغدی را نشان می دهد که با استفاده از یک چاقوی هلالی به قربانی کردن یک قربانی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید